هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


ماهتون عسل

دیروز که ماه عسل تموم شد خیلی دلم گرفت.

به ساعت 7 عادت کرده بودیم و حالا سر ساعت دلامون الارم میده.

دلم برای خنده ها و گریه ها یا شاید بهتره بگم زجه های همراه مهمون ها ، گاهی الهی شکر گفتن های از ته دل واسه قیاس خودمون با شرایط بعضی ادمها تنگ میشه.

دلم واسه پر حرفی های احسان و حرص خوردن سر تکرار مکررات، واسه تیزر خوب باشیم و فکر کردن به خوبی های کوچیک اما بزرگ، واسه خوندن تیتراژ ماه عسل و خندیدن با خراب خوندن ترانه خیلی تنگ میشه.

واقعا که مهمونی خدا همه چیزش خوبه حتی ماه عسلش.

خدایا ما رو تا ماه رمضان های بعدی و ماه عسل های بعدی زنده بدار.

خدایا بازم ما رو مهمون کن حتی اگه رسم مهمونی رفتن رو یاد نگرفتیم.

خدایا صفای ماه رمضان رو تو دلهامون حفظ کن.آمین 

به قول احسان سالتون عسل.

یاعلی



واو فکر کردم دیروز از ماه عسل بگشتین
تازه یادم افتاد

آها من که نگاش نکردم
زیادم خوشم نیومد ازش
از اولم نگاش نکردم کلااااااا
از ماه عسل که برگشتم ولی نه اونی که شما فکر کردید.
ضرر کردید من چند ساله می بینم و اصلا پشیمون نیستم.
و الانم خیلی دلم تنگ شده.
مهم:)

فقط خوش بودن ادمه :)
هممین و بس :)
نه خیلی موافق نیستم.
خوش بودن هم به هر قیمتی نمی ارزه.
همه ی روزها و عمرتون خوش 
حالا چرا خصوصی نظر دادین.
طرز تفکر من و شما ۱۸۰ درجه با هم تفاوت داره و هر کس حرف خودشو میزنه ادامه این بحث هک بی فایدست.حرفایی که درباره تبعیض زدین هم به نظرم احساسی بود.
موفق باشید،یاعلی.
من که خواهرم از این برنامه خوشش نمیاد نزاشت منم حتی یه قسمتشو ببینم،البته خودم هم زیاد از مجرس برنامه خوشم نمیاد
ای بابا دلتون میاد برنامه به این خوبی حیفه واقعا که نتونستید ببینید.
یه کم گاهی مغرور و پرحرف میشه ولی واقعا اجراش عالیه.اصلا به نظرم ماه عسل با علیخانی ماه عسل شد.
ان شاا... ماه رمضون سال بعد حتما دنبال کنید من که الان بیش از 5 ساله دنبال میکنم واقعا خوشم میاد ازش کل سال هم منتظرش هستم.
یاعلی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan