هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


انکه افتاده به خون پیکر دلواری توست...

بعضی تیرها داغ شان به بلندای تاریخ خواهد بود، این که کجا را نشانه میرود مهم است نه آنکه رهایش می کند...

اگر دل شیرمردی همچون رئیسعلی دلواری در سینه باشد جای تیر بر درِ خانه اش هم ماندگار می شود...

صد و دومین سالروز شهادت شهید رئیسعلی دلواری بزرگ مرد جنوب و روز مبارزه با استعمار انگلیس گرامی باد.

پ ن : قسم نامه ی شهید رئیسعلی دلواری که در پیشگاه خدا و قران سوگند یاد کردند و خود و خالو حسین دشتی تا آخرین قطره ی خونشان بر آن وفادار ماندند.

«ای کلام الله! گفتار مرا شاهد باش. 

من به تو سوگند یاد می کنم که اگر انگلیسی ها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز نمایند در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است دست از جنگ وستیز با آنان نکشم، و اگر غیر از این رفتار کنم در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند

ایول دارن این ادما
خدا رحمتش کنه
مرسی گلم
خیلی ایول دارن:)
ان شاا...:)
خواهش میکنم:)
ممنون از حضورت
درود بر شرفش :)
باعث مباهات و فخر ماست:)
ممنون از حضورتون
منتظر بودم ببینم پست میذارید یا نه! 
خدایش بیامرزداد که از بزرگان بود.
بوشهر دلاوران زیادی داشته. از رئیس علی تا میرمهنای دوغابی تا زارمحمد(شیر محمد)
و حیف که خیلی ناشناخته و مهجور موندن همیشه.
ممنون بابت پست.

سی بوشهر هیشکی دلش مثل مو غمگین نبیده[بخشی از اهنگ امیر میرشکاری] :)
زائر خضرخان اهرمی، شیخ حسین خان چاهکوتاهی، خالو حسین دشتی و... اینا همه بزرگمردایی بودن که همراه رئیسعلی بودن.
اما درد اونجاست که رئیسعلی با خیانت یکی از نزدیکان خودش(به روایتی پسر خاله اش) به شهادت میرسه:(
مزار رئیسعلی تو قبرستان وادی السلام واقعا نشون دهنده ی همین ناشناخته و غریب موندنشه.
خواهش میکنم:)
ممنون از حضورتون

"نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید«رئیسعلی دلواری»از نام هائی است که همیشه دل های مؤمن را که آشنائی به وضع او و مبارزات او داشته‌اند،
 در سراسر این کشور به خود جذب می کرده است. 
و خدا را شاکریم که بعد از پیروزی انقلاب،این نامی که سعی میشد پنهان بماند و این چهره ناشناخته بماند،بر سر زبانها افتاد؛ 
او را شناختند،شخصیت او را ستودند،مظلومیت و شهادت مظلومانه‌ی او را همه دانستند و فهمیدند."
(رهبرمعظم انقلاب)
.
باسلام وعرض ادب،
خدارحمت کنه این بزرگ مَرد ِباغیرت و باشرف رو؛
وخداخیرتون بِدِه به خاطراین یادآوری ِبجا و درخور ِتأمّل؛
درپناه خدای مهربون باشید..
سلام:)
اتفاقا امروز سخنرانی رهبری تو سال ۷۰ در دلوار رو شنیدم. و متاسفانه رسانه ی ملی(به جز شبکه های استانی) خیلی به این روز نپرداختن.
خدا همه ی شهدا رو رحمت کنه، خواهش میکنم:)
شما نیز همینطور:)
تشکر از حضورتون
روحش شاد و یادش گرامی این افتخار میهن و استانمون :)
روح و یاد همه ی شهدا خصوصا رئیسعلی شاد:)
اره واقعا مایه ی فخر و مباهاته:)
ممنون از حضورت
✔ طوبی لهم و حسن مآب
یالیتنا کنا معکم فافوزا معکم
یاحق
خیلی خوبه که همیشه آیات قران رو مینویسید:)
ممنونم:)
حق همراهتون و تشکر از حضورتون
سلام ... شهیدان رئیس علی؛میرزاکوچک؛شیح فضل الله؛ سیدحسن مدرس وسیدجمال الدین و میرزا رضا کرمانی و .... حق بزرگی بر گردن بیداری اسلامی و استمرار و استقرار نظام اسلامی در بلاد اسلامی خصوصا ایران دارند ... برماست گه در تعظیم ایشان کوتاهی نکنیم ... و ایضا" خدمات شهیدصدر و آیت الله موسی صدر و امام ره ......... و ذکرهم بایام الله  
سلام
بله به قول رهبری زمانی که خیلی از ملت ایران در خواب بودن این بزرگوارن علیه استعمار و ظلم قیام کردن.
راستش شهید صدر رو فقط در حد برنامه ی گفتگویی که یه مدت پیش از شبکه ی یک در مورد ایشون پخش شد میشناسم، خداوند همه ی شهدا رو رحمت کنه.
ممنون از حضورتون
روحش شاد، خدا رحمتش کنه 
متاسفانه در حق رئیسعلی و همراهاش خیلی کم لطفی شده، غریب مونده ولی همیشه تو قلبمونه قهرمان استانمون
ان شاا...:)
اره واقعا خیلی ها غریب موندن، ان شاا... که یه روز درست شناخته بشن:)
ممنون از حضورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan