هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


برای رفیق گرمابه و گلستانمان

 شاید روزگاری روزهای سخت را به دست فراموشی بسپاریم اما رفیق روزهای سخت را هرگز‌!
چه صبح‌ها که با تو طلوع دمید و چه شب‌ها که خیره به تو غروب رسید.
چه نیمه‌های شب که آرام آرام هم‌قدم اشک‌هایمان شدی و مرهم نهادی به خستگی‌هایمان و گوش شدی برای گلایه‌هایمان.
چه عصرها که هم‌دم خنده‌ها و تنهایی‌هایمان شدی و با صدای تلاطم امواجت موج‌های وحشی افکار و غم‌هایمان را ساکن کردی!
چه نامه‌ها که به دست تو سپردیم تا آرزوهایمان را ببری به دوردست‌ها و با اجابتش برگردی.
رفیق! بگو که چگونه ظهر گرم تابستان در تَش‌ بادهای سوزان جنوب دوام اوردی و امید شدی برای ناامیدی مردمی که پخته شدند در این روزهای ناپختگی!
دهان باز کن خلیج! بگو از دلشوره‌های زنی که مَردش را به دست‌آبهای تو می‌سپارد و با هر باد آرامشش مواج می‌شود، از چشم‌ دوختن‌های چندماهه‌ی دختری که آغوش پدر را باز از تو می‌خواهد،از لحظه‌ای که جاشوی خسته از آب‌ها به خشکی ساحل می‌رسد و کودک منتظرش با لبخندی قدردان امانت داریت می‌شود.
بگو! از گریه‌های مظلومانه‌ی زنی بگو که تو تا ابد امانت‌دار آغوش گرم مردش شدی؛ از زجه‌های پسرک پا برهنه‌ای که خشمش را با لگدهای کوچکی به امواج تو خالی کرد؛ از دلتنگی‌های مادری که هر شب کنار آب‌های تو برای فرزندش لالایی زمزمه می‌کند؛ از پدرانه‌های پدری که درد را در خیره شدن‌های هر روزه‌اش به آب‌ها میتوان شنید! از مردان سیاه سوخته‌ای که در آبی‌ آبهای تو حل شدند.
دهان باز کن خلیج! از دردهایت بگو، از گریه‌ها و خنده‌ها بگو، از معرفت‌ها و بی‌وفایی ها بگو، از انتظارها و انتظارها و انتظارها بگو... دهان باز کن خلیج... دهان باز کن و بگو!
پ‌ن: ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس مبارک.
+ عکس: آرامش خور بعد از چند روز طوفانی:)
شاید بهتر باشه سکوت کنه...
دل پر غمی داره ...
البته منظورم لب به حرف باز کردنه نه اون دهان باز کردن و بلعیدن!
روز خلیج فارس بر همه ایرانیان، مخصوصا بر عزیزان جنوبی و مدافعان همیشگی ش گرامی باد
☺🌷
خیلی متشکرم، به شما هم مبارک:)🌹
دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۷ , ۲۲:۲۹ پشتیبان ولایت فقیه
ما را هم دنبال کنید.
:)
هعی...
... :)
چه عکسی! :) خیلی خوبه. با اجازه ناشرش و عکس‌گیرنده‌ش رفت روی صفحه دسکتاپ. 
.
خلیجی که تا ابد فارس خواهد ماند.
خواهش میکنم، خودمم از کانال گناوه پورت برداشتم،فکر نمیکنم مشکلی داشته باشه:)

وطن یعنی خلیج تا ابد فارس:)
زیبا نگاشتید 👏
از این جمله خیلی خوشم اومد " از زجه‌های پسرک پا برهنه‌ای که خشمش را با لگدهای کوچکی به امواج تو خالی کرد... "
متشکرم:)
هعی‌... 
چقدر این متن قشنگ بود
روزش مبارک
ممنونم:)
به خودت هم مبارک:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan