هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


نامه‌های پنج‌شنبه [۱۹]

معشوق پاییزی من، سلام !
حال که این نامه را می‌نویسم کنار کیک تولد نشسته و به شمع رقصان آن چشم دوخته‌ام. 
روزی گمان می‌کردم تا ابد کنارم هستی، تا ابد خنده‌هایت، شیرین‌تر از کیک تولد، کامم را شیرین می‌کند اما، افسوس!
 کدام یک از ما گمان می‌کرد روزگاری این‌چنین غریب و تنها مقابل یک شمع بنشیند و در حسرت دیگری آب شود؟ کدام یک از ما باور داشت که می‌تواند چنین روزی را تاب بیاورد؟!
از سالی که زیر پله‌های آن کتابفروشی قدیمی انتهای خیابان بهار، چشم دوخته به قفسه‌ی ادبیات، دیدمت، تا امروزی که در گوشه‌ای از سرزمینی دیگر، کنج اتاقی تاریک، روبروی شمع‌ها نشسته و دلتنگی را به آغوش کشیده‌ام، هر سال تو را آرزو کرده‌ام؛ روزی برای داشتنت، روزی برای ماندنت و روزی برای دوباره داشتنت!
چه دایره‌‌ی غم‌باری بود تقدیر همیشه پاییزی ما!

محبوبم !
شمع را در حالی خاموش می‌کنم که گردنبند یادگاریت، همان گردنبند زیبای باقی مانده از میلاد 28 سالگی را، در میان دستانم می‌فشارم؛ او هر سال در این شب پناهگاه و مامن روح بی‌قرار من است.
 اثر انگشتت روی آن تنها نقشی بر یک فلز نیست، هویت من است، نشان باقی مانده از عشقی جاودان که شاید تنها میراث بازمانده از من باشد.

عزیز جانم!
با همه‌ی غم‌هایی که خاطرمان را آزرد، با زندگی که بر مراد ما نگشت اما... با صدای رسا می‌گویم «تو همیشه زیباترین اتفاق زندگیم بوده‌ای؛ تو تجربه‌ی ناب عشق در میان سیل هوس‌های دنیا بودی که هیچ‌گاه، حتی برای ثانیه‌ای، از این احساس پشیمان نشده‌ام.»
در میان تمام نشدن‌های این سالها، در بین تمام آرزوهای خط خورده، تو تنها هست شدن بودی، باشکوه‌ترین آرزوی محقق شده‌ی زندگی من!

دوستت دارم، بیشتر از همیشه ... 
دوستت خواهم داشت تا همیشه، بگذار این آخرین جمله‌ی میلاد امسال من باشد.

+ جان جدا شدنی نیست ماهِ من
تَن نیستی که جان دَهَم و وارَهانَمَت

سلام
چه متن قشنگی ...
حاوی دلتنگی...
چه گردنبند جذابی :)
سلام
ممنونم و لطف داری عزیزم :)

چشم خودم رو هم حسابی گرفته راستش :دی
تولدت مبارک فرشته جآن🌹
خیلی ممنونم توکای عزیز :)
تولدتون مبارک باشه ⁦(◍•ᴗ•◍)⁩
و متن دلنشینی بود لذت بردم.
چه قشنگ که تونستید عشق خالص و واقعی رو پیدا کنید و تجربه‌اش کنید.
ممنونم عزیزم :)
این متن‌ها از زبان من نیست،یعنی نویسنده‌شون من هستم اما دخترک شخصیت اول داستان من نیستم، بیشتر برای من تمرین نوشتن و بروز احساساته :)

ممنونم، خوشحالم که دوست داشتی :)
تولدت مباااارک^^ خیلی قشنگ بود *-*
ممنونم، لطف داری :)
آخی...


تولدتون مبارک...
:)
خیلی ممنونم سین‌دال عزیز :)
جمعه ۳ بهمن ۹۹ , ۰۰:۲۵ دچارِ فیش‌نگار
سلام هنوز نامه نویسی می نمایی؟
خسته نمییشه گیرنده؟
جوابم میده؟
سلام جناب دچار :)
بله همچنان مینویسه :)
نه چرا خسته بشه؟ گیرنده هم فرستنده رو دوست داره و حتما با نامه‌هاش خوشحال میشه که همچنان ارسال میکنه دیگه :)
نه هنوز :|
سلام و درود دختر دریای عزیز 🌹

حیف ک دیر رسیدم و کیک‌ بهم نرسید 😀با اینحال میتونم بگم ک

تولدت مبارک باشه خانوم 🎈✨🎈 و امیدوارم ک همه‌ی آرزوهات ب «هست شدن» مبدل بشه !

سلامتی و آرامش و موفقیت هم برات آرزومندم !
سلام و ادب جناب جانان عزیز :)
کیک هست همچنان، تعارف نکنید، البته پست اینجا هم کمی دیر رفته، تولدم یکم بود :دی
خیلی ممنونم، لطف دارید،ان‌شاالله و همچنین :)

سلام
اول اینکه تولدتون خیلییی مبارک :) ❤️
دوم اینکه این نامه های پنجشنبه چقدررر قشنگن، بیشترشو خوندم و کلی دوسشون دارم
سلام
خیلی متشکرم فاطیما جان :)
لطف داری، خوشحالم که دوستشون داری و امیدوارم بقیه‌شون رو هم دوست داشته باشی :)
تولدت که همیشه بر ما مبارکه :)
آشنایی و دوستی با تو یکی از قشنگیای وبلاگ‌نویسی بوده برام
مرسی بانوچه‌ی قشنگم :)
واقعا؟ چقدر خوشحالم که چنین حسی داری، احساس منم به تو دقیقا مشابهه، تو از غنایمی بودی که تو بیان به دست اوردم :)
شنبه ۴ بهمن ۹۹ , ۱۰:۲۱ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
امشب دلم دوباره تو را خواست از خدا
آه ای دعای هر شب من مستجاب شو:)
حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا
یا رب! دعای خسته دلان مستجاب کن :)
چقدر این یکی عکس دخترک قشنگه..

وچقدر با نوشته‌‌هات می‌شه فضا‌سازی کرد و تصورش کرد💖
موافقم، از نظر خودمم زیبا شده واقعا ^_^

البته که فضاش غمگینه اما خوشحالم که همچنان میخونی یسنا جان :)
مجدداً مبارکمون باشی :)
چه قشنگه ^_^ و چه عشقِ قشنگ‌تری :)
مرسی،مرسی، کِل فراموش نشه :دی
ممنون، از نوع شادش قسمت همه :)
شنبه ۴ بهمن ۹۹ , ۲۳:۲۴ نرگس بیانستان
تولدت مبارک :)

چقدر قشنگ مینویسی :)
منم از این گردنبند ها میخوام آقو :(
خیلی ممنونم :)

لطف دارید، قشنگی از خودتونه :))
خودمم میخوام راستش :دی
یه دور هم اینجا تبریک تولد بگیم. :)
مبارک باشی.
موفق و موید و از این حرف‌ها.
مرسی آقاگل :)
ممنونم ممنونم، تولد خودت ایشالا :دی
مرسی، همچین :)
سلام عزیزم تولدت کلی مبارک باشه💜
با آرزوی بهترین ِ بهترینا برای فرشته ی مهربانی ها ^__^🌸
سلام جانم، ممنونم :)
مرسی عزیز دلم، همچنین منم قشنگ‌ترین‌ها رو برات ارزو میکنم :)
نظر من برای این پست به اشتباه برای پست قبل ثبت شد..عرمیخوام
بله متوجه شدم :)
خواهش میکنم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan