هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


بوی روستا1

چشمم به تلویزیون بود که روستای قدیمی و خونه های خشتی رو نشون میداد اما دل و ذهنم پرت شده بود به سالهای بچگیم.

خونه آبوا(پدربزرگم) یه خونه ی کاهگلی بود که یه حیاط بزرگ داشت با ۴ تا اتاق، یه آشپزخونه،۲ تا طویله و چندتا قفسه ی خشتی برای مرغ ها.

تابستون ها من و مادرم و چندتا از خواهر برادرهام با چندتا از بچه های خاله میرفتیم روستا.

بیشترِ صبح ها وقتی هنوز آفتاب کامل طلوع نکرده بود زودتر از بقیه بلند میشدیم تا با خاله گاوها رو برای چرا ببریم توی صحرا یا میرفتیم برای چیدن علف و موقع برگشتن دعوا میکردیم که کی روی گاری کنار علف ها بشینه؛ وقتی برمیگشتیم دیگه آفتاب در اومده بود و همه بیدار شده بودن ، یه سفره مینداختیم و بی بی برامون تخم مرغ محلی با روغن حیوانی و گِرده درست میکرد و با قهقهه ی خنده و شوخی میخوردیم.

وسط های صبح که هوا خنک بود الاغ بیچاره رو به گاری مسلح میکردیم و ۵،۶ تا بچه که من کوچک ترینشون بودم همراه با خاله که راننده مون بود میرفتیم به گشت و گذار و اوایل ظهر برمیگشتیم.

ادامه دارد...

پ ن۱: میخواستم خلاصه بنویسم ولی اونقدر ترسیم این خاطرات برام شیرین بود که دلم نمیاد بخاطر کوتاهی مطلب خلاصه اش کنم.

پ ن۲: ما تو خانواده ی مادریمون به پدربزرگ میگیم آبوا:)

+ ما دو نوع گرده درست میکردیم که بهشون میگفتیم ۱- گِرده عربی ۲- گِرده ی معمولی( میشه با روغن چربش کنید و روش شکر بپاشید و با چای بخورید خیلی خوشمزه است)

وای چ باحال منتظر بقیشم زود زود بنویس:))
:)
حتما:)
ممنون از حضورت
:) چه با حال 
خیلی از این مدل زندگی خوشم میاد ... 
منم منتظر بقیشم :/ 

راستی این گرده چیه ؟! با تخم مرغ درستش کردین 
:)
البته فقط برای تفریح خوبه زندگی کردن دائم توش باید سخت باشه.
:)
نون محلیه؛ نه، با خمیر ساده(آرد و آب و گاهی یه کم خرما که با آب رقیق شده)یه نون ساده و خشمزه است.
ممنون از حضورتون
وای چقدر قشنگ 
مرررسی فرشته منتظرم تا ادامه ی قشنگشو بنویسی
:)
حتما ان شاا...:)
ممنون از حضورت
آره خب برای زندگی محدود و کوتاه منظورم بود ! 

جالبه :) 
ولی جالبتر اینکه تو نت سرچ کردم تقریبا هر استانی این نون محلی رو دارن جز ما فکر کنم :/ :/ :/
عکسش رو به پست اضافه میکنم براتون:)
ما دو نوع گرده داریم یکیش بهش میگیم عربی و یکیش هم عادی، من خودم گرده ی عربی رو نمی خورم ولی اون یکی گرده رو روش کنجد میزنن بعد با روغن چربش میکنت و بهش شکر میزنن با چایی میخورن خیلی خوشمزه است:)
ممنون از حضورتون
با پیر نمیگین؟
.
آخ از دیوارهای کاهگلی. آخ اگه یک کم آب میپاشیدی روی دیواراش دیوانه کننده بود.
ما پدربزرگ پدریمون رو ندیدیم بخاطر همین هیچ وقت نمی گفتیم ولی تو خانواده ی پدری (نوه های عموم ) و از همسایه ها و ... چرا شنیدم میگن باپی:))
آره انقدر حس خوبی داشت، خصوصا بعد بارون :)
ممنون از حضورتون

قشنگ بود.
خدا رو شکر:)
ممنون از حضورتون
اخی مث تو فیلما بود :)
:)
ممنون از حضورت
یه گرده هم برای ما بفرستید
الان خودمم حسرت گرده ی اون روزها رو دارم:(
ممنون از حضورتون
سلام 
واقعا خاطرات قدیم لذت بخشهههه، واقعااااا...
ترسیمش هم لذت داره.
ایشالا همیشه همینطوری شاد و به خوبی و خوشی کنار هم باشید.
سلام
همین طوره
ممنونم،همچنین
تشکر از حضورتون
يكشنبه ۱ مرداد ۹۶ , ۱۱:۵۹ میرزا ژوزف پولیتـزِر
آبوآ مال چه گویشیه؟
بوشهری،البته الفاظ مختلفی برای پدربزرگ استفاده میشه یک آبوآ یکیشه:)
ممنون از حضورتون
:)
ممنون از حضورتون
يكشنبه ۱ مرداد ۹۶ , ۱۶:۲۳ سیّد محمّد جعاوله
عالی
احسنت
:)
ممنون از حضورتون
گرده معمولی به نظر قشنگ تر و خوشمزه تره :/ با نیمرو محلی خیلی باید خوش مزه بشه 

گشنم شد :/ :((
اره خیلی ولی چون کلفته سخته باهاش تخم مرغ خوردن ولی بازم خوشمزه است.
اخی دلمان دوسخت ولی چاره چیست؟:)))
ممنون از حضورتون
دوشنبه ۲ مرداد ۹۶ , ۱۰:۲۱ دچـــــ ـــــار
تخم مرغ محلی با کره ی حیوانی نبود احیانا؟ :)
ماشالا به دقتت:)) چرا همون کره ی حیوانی بود هر چند من نمی خورم:|
ممنون از حضورت
من هیچ وقت از این مدل تجربه ها ویا حتی از این مدل نزدیک دیدن ها رو حس نکردم !
اما یه جورایی حس خوب و آرومی رو به آدم میده :)
اره یه حس خوب مثل بوی بارون و خاک، یه حس ملس داره:)
ممنون از حضورتون
من آخرشم موفق نشدم وقتی که میرم روستامون.. الاغ سواری رو تجربه کنم.. :) :|

+ گرده رو با چی درست میکنن؟؟
یه تجربه ی عالی رو از دست دادید،اونقدر که سوار گاری شدن کیف داره ماشین شاسی بلند نداره:)))
+آب،آرد،خرمای رقیق شده با آب(که بعد از صافی رد میکنید و آب غلیظش رو مخلوط خمیر میکنید)،نمک،مایع خمیر _ بعد موقع پهن کردن نون با انگشت یا هسته ی خرما روش خال میزنن و روش کنجد میپاشن،موقع خوردنش هم میتونید با روغن چربش کنید و روش شکر بپاشید با چای بخورید:)
ممنون از حضورتون
پس یه جورایی میشه گفت نون خرمائیه..
ممنون بابت دستور پخت! :)
نون خرمایی؟ نه نون خرمایی خرما زیاد داره این فقط به مقداریه که مزه ی کمی شیرین داشته باشه و بهتر برسه وگرنه نون خرمایی کلا فرق داره:)
خواهش میکنم.:)
ممنکن از حضورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan