هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


صرفا جهت خنده2

امروز اخرین روز بدون درسه و ان شاا... از فردا باید بازم درس بخونم.(البته روزی 4 ساعت فعلا :)  )

اما به هر حال گفتم روز اخری یه خرده همه رو شاد کنم.

ان شاا... همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه.

×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

خانم های عزیز توجه داشته باشید ...

طرز تهیه سالاد :

.

.

.

.

.

.

خونه ات اباد سالادم بلد نیستی؟؟

حتما دم بخت هم هستی؟؟ :))))

×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

سوال شرعی یک مرد‌ :

زنی که ده ساعت برنامه ی اشپزی می بیند،صد پست در گروه اشپزی میگذارد و بالاخره شام نیمرو درست میکند ایا زدنش با ماهیتابه جایز است ؟؟

جواب : جایز است و مستحب است ماهیتابه داغ باشد. :))))

×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

این زوج های جوان هست تو یه بشقاب غذا میخورن؟

راهی نداره تو قفس شیری ،یوزپلنگی چیزی بندازیمشون؟؟؟

خیلی چندش اورن...اه اه اه

دیگه تصور کاسه ی خورشتی رو نمیگم که بتونید ناهار بخورید.:)))))

×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

تماس و سوال شرعی :

الو سلام.

من 90 سالمه تا حالا حتی یک روز هم روزه نگرفته ام. میخوام بدونم کفاره روزه هام چقدر میشه؟!

پاسخگوی مسائل شرعی :

سلام و زهرمار ، سه راه بیشتر نداری :

1) یا باید 2 قرن روزه بگیری

2) یا چین رو غذا بدی

3) یا فلسطین رو ازاد کنی.

:))))))))))))


پدر خاک(تکرار)

همه ی ما تو زندگیمون گاها احادیثی رو میخونیم و از کنار اونها ساده رد میشیم. اما گاهی بعضی احادیث ما رو به خودشون جذب میکنن و خیلی بیشتر به دلمون میشینن.

از بین تمام احادیثی که خوندم و خیلی هاشون رو هم دوست دارم اما 1 حدیث از امیرالمومنین علی(ع) همیشه برام زیباتر و جذاب تر بوده.

یکی از بزرگان (که اسم و متن دقیق حرفشون رو الان یادم نیست :)) فرمودند:اگر اسلام هیچ معجزه ای هم نداشت معجزه ی وجود حضرت علی (ع) برای پیوستن ما به اسلام کافی بود.

اما احادیثی که بارها و بارها همه شنیدیم و معتقدم اگر همه ی ما مردم بهش عمل میکردیم معجزه ای دوباره در تاریخ رخ میداد :

 آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و انچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند . (نهج البلاغه نامه 31)


××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

یک نکته ی جالب : خداوند می فرمایند در آخرت کافران می گویند :" یَقُولُ الکافرُ یا لیتَنی کُنتُ تُرابًا "

(کافر در آنروز می گوید :ای کاش من خاک بودم) { سوره ی نبا ایه ی 40 }

تا حالا دقت کردید که یکی از القاب امام علی(ع) ابوتراب ( پدر خاک) است؟؟؟




...

تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟؟؟
×××××××××××××××××××××××××××××××××××
خدایا!
عین همیشه دوستت دارم...باور کن



خب طبیعی است...

روزگاریست همه عرض بدن می خواهند


همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند


دیو هستند ولی مثل پری می پوشند


گرگ هایی که لباس پدری می پوشند

انچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند

عشق ها را همه با دور کمر می سنجند

خب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد

عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد...





میلاد امام عشق مبارک

چندیست هوای چشم من بارانیست

هر خشت دلم بیانگر ویرانیست

بیماری دوری از خراسان دارم

تجویز پزشک من حرم درمانیست

××××××××××××××××××××××××××××××

میلاد مسعود امام رضا (ع) مبارک


دوستان مبارک باشه :)

سلام

دوستان عزیز تبریک میگم به هممون به خوشی و میمنت استفاده کنیم.

بعد از حمایت های مالی و پشت پرده (برای جلوگیری از ریا البته) از شبکه های بسیار اموزنده ی دینی همچون کلمه ی فارسی(با اعتقادات بسیار محکم مذهب شریف و مسلمان دوست وهابیت) در ماهای اینده شاهد رونمایی از شبکه ی وزین و پرمغز و عربستانی هستیم که کشور دوست و برادر عربستان السعودی به زبان فارسی برامون پخش خواهد کرد.

البته از همون ابتدا نیت خیر خواهانه ی خودشون رو اعلام کردن و فرمودن که قصدشون مخالفت یا ضدیت با ایران نیست که خدایی نکرده گمان بدی پیدا نکنیم قطعا هدف خدمت به ایران و اسلام است و بس.

قطعا همه ی ما در سالهای گذشته و خصوصا اخیر زحمات برادر عربستان رو برای بقای اسلام و نشان دادن چهره ی رحمانی و مهربان اسلام در قالب گروه عزیز داعش مشاهده کردیم و از نیت خیر این برادران دینیمون اگاه هستیم.

احتمالا این جهادگران پرتلاش که در سوریه؛ یمن؛ عراق و تا حدودی بحرین دارن بدون هیچ چشم داشتی منجفر(منفجر :) ) میشن یا از دیگر برادرانمان با گلوله و موشک و ... پذیرایی میکنن به رسانه خواهند امد تا از دلاوری ها و شجاعت هاشون برای ما روایت ها بگن یا از جهاد بزرگشون یعنی جهاد نکاح برامون تعریف کنن تا فیضمون به اوج برسه.

برنامه ی کودک هم حتما دارن که اموزش مهارت های دلاوری چون سربریدن، تجاوز به نوامیس ، غارت و ... خواهد داد.

امیدواریم بتونیم حداکثر بهره رو ببریم و با کوله باری از اعمال نیک و نیت های خالص راهی قبر و سرای اخرت بشیم.

چه بسا که جوانانمون هم به راه الهی منجفر شدن هدایت بشن و در کوچه و خیابان شاهد اسلام ناب عربستانی باشیم.:(

پ ن 1 : هرگونه گمان بد به این برادران دینیمون حرام است.(ایت الله قلابی فرشته:) )

پ ن2 : از امروز بهتر است بیشتر بخوابیم که برادرمان عربستان و حامیانش انگلیس و امریکا و خصوصا برادر کودک دوستمان اسرائیل عزیز بیدارتر است.

و من الله توفیق


اندر احوالات من2

سلام

خونه ی خواهرجان الحمدالله اماده شد و ما هم 16 روز رفتیم کمک اونم کمکی که اگه واحد کار افغانی باشه هر کدوممون تقریبا 6 افغانی کار کردیم و دیروز هم به وطن باز گشتیم .:) و الان در خدمت شماییم با 78 وبلاگ به روز شده.:)

وسط جمع کردن وسایل رسیدم به چندتا کتاب جالب یکیش انجیل بود که تاریخ چاپش سال57 بود.بعدا رفتم سراغش که وقتایی که خونه تنهام بخونمش.

سر شام دامادمون انجیل رو دید گفت میدونی الان یکی از معضلات شهر شده مسیحی شدن جوونا؟ گفتم جدی ؟یعنی تا این حد؟ گفت اره چون راحت گرفته و میتونن هر کاری میخوان بکنن خیلی ها دارن مسیحی میشن (البته مال ما واسه این مسیحی میشن وگرنه مسیحی ها بعضی هاشون ادم های خوب و معتقدین)

 روز اخر که اونجا بودم رفتیم یه مغازه که روبروی کلیسای قدیمی شهر بود خیلی دوست داشتم برم و داخل کلیسا رو ببینم ولی درش رو تخته کرده  بودن.اول باور نکردم فکر کردم خواهرم حوصله  نداره بیاد ولی دیدم نه انگار جدیه.

وقتی برگشتیم خونه و شوهر خواهرم از سرکار برگشت گفتم کلیسا کی ها باز میکنه؟گفت: تعطیله کلا باز نمیشه.قبلا بهت گفتم داره کم کم معضلی میشه جوون های ما اطلاعات ندارن زود خام میشن.خیلی ها هم سوء استفاده میکنن واسه همین تعطیلش کردن.

یاد حرف یکی از دوستام افتادم که یکی از پسرهای اشناشون بیچاره از طریق دوستش رفته بود یه جایی.بگین کجا؟؟

محفل زیبای شیطان پرستی :)(یه چیز تو مایه های انس با شیطان :)) )

میگفت پسره اول نمی خواست بره گفتیم برو ببین ضرر نداره واسه ما هم خبر بیار رفته بود و چیزهای جالبی دیده بود.

رفته بود تو محله ی ... تو یه خونه. میگفت چندتا دختر و پسر (حدود 100 تا 150 تا) یکی در میون ایستاده بودن و دست همدیگه رو گرفته بودن و کارهای الکی میکردن جالبه که تو اون بین پیرمرد 60 ساله هم دیده بود.

مربی هاشون هم 2 تا دختر جوون بودن که از شهر... می اومدن.گفت طبق امارمون (تو شهر خودمون) تا الان حدود 100 یا 200 نفر شیطان پرست داریم و داره افزایش هم پیدا میکنه (این مال 2 ساله پیشه) گفتم خب برید بگیرینشون منتظر چی هستید؟گفت به چه جرمی؟کی میخواد ثابت کنه؟

حالا واقعا فهمیدم اطلاعات نداشتن چه معضلیه که خیلی از ماها بهش گرفتاریم با عرض پوزش مقصر هم فقط خود افراد نیستن خیلی از کسانی که وظیفه شون اطلاع رسانیه حاضر نیستن کار سخت کنن چرا؟ چون تو مشقت می افتن. مناطق محروم و بین کسایی که نمی خوانت رفتن سخته و هنر میخواد که خیلی ها واقعا ندارند.

بگذریم...

پ ن1 : یاد حرف استاد افتادم(استاد مجاز از استاد رائفی پور عزیز می باشد) که راجب شبکه های مسیحی حرف میزد میگفت اینایی که میبرن یه مشت پسر و دختر جوونن که به نظر من واسه z  بازی میرن نه دین. :)(من این شبکه ها رو گاهی نگاه میکنم دقیقا راست میگن.)

پ ن 2: مطالعه ی انجیل و تورات و اگه گیرتون اومد اوستا رو توصیه میکنم خودمم دارم سعی میکنم بخونم.بسیار مفید میباشد البته در صورتی که اگه جایی گیر کردید یکی باشه جوابتون رو بده.

پ ن 3 : اگه ادم مطلع گیرتون اومد که دیدید خوب سواد داره از دست ندید خوب سوال بپرسید ذخیره ی قبر خواهد شد.:)(گیر ما که خیلی نمیاد گیر شما اومد حلالتون)



دلم عجیب تنگه

این روزها دلم برای راهیان نور خیلی تنگ شده.
شب کنکور حالم خیلی بد بود اصرار داشتم که باید برم شهدای گمنام چون مهمون داشتیم و مادر تنها بود موندم و کمکش کردم ، تا شام خوردیم و جمع کردیم 12 شب بود...برادرم طبق قولی که داده بود ساعت 1 شب منو رسوند شهدای گمنام تا ساعت 2 نشسته بودم و درد و دل میکردم.
یه ارامشی پیدا کردم که فردا با یه حال خیلی بهتری رفتم سر جلسه.نتیجه برام مهم نبود فقط ارامش برام مهم بود که شهدا بهم دادن.
 4 سال پیش به یاد یه نفر یه پلاک از هویزه برای خودم گرفتم و از اون سال هر جا رفتم باهام بود.تا حالا چندین بار به تابوت و کفن شهدا و ضریح امام رضا و تمام مناطق زیارتی که رفتم متبرکش کردم.همیشه سر همه ی جلسه ها هر گاه استرس داشتم تو دستم فشارش میدادم به حس خوبی بهم میداد. اما 2 ماه پیش زنجیرش شکست و دیگه گردنم ننداختم تا روز کنکور که صبح بعد نماز رفتم یه زنجیر دیگه براش پیدا کردم و انداختم گردنم سر جلسه ی کنکور انقدر تو دستم فشارش دادم که داشت دستم رو زخم میکرد اما احساس میکردم تمام اونهایی که دوسشون دارم کنارمن.
خلاصه کنکور که تموم شد و برگشتم دیگه نرفتم شهدای گمنام تا دیشب که نیم ساعت مونده به اذان رفتم و یه نیم ساعت هم بعد اذان برگشتم.
حس خیلی خوبی بود هوا خیییلی گرم بود ولی انگار احساسش نمی کردم انگار اونجا که باشی مثل اونها محکم میشی.
پ ن 1: حال این روزهام وحشتناک بده و بغض این روزها زیادی اذیت میکنه...خیلی نیازمند دعام اگه یادتون موند برام دعا کنید.
پ ن 2: دلم برای طلاییه تنگ شده عجیب هوای غروب طلاییه رو کردم کاش طی الارض برای همه بود تا همین الان اون ته ته های سه راهی شهادت رو به حسینیه ی طلاییه می نشستم و تمام دردهام رو واسه اونی که همیشه اونجا بیشتر از همه جا حسش میکنم میگفتم.هر سال تمام درهای سال رو جمع میکنم و اونجا عقده ی دلم رو خالی میکنم اما امسال احساس میکنم ظرفیتم پر شده و تا عید بعدی نمی کشه.این روزها عجیب به هواش محتاجم.
پ ن 3 : روی پلاکم نوشته : در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون .... یاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون.




صرفا جهت خنده

از اونجایی که خنده بر هر درد بی درمان دواست و من این روزها یه درد دارم که درمان داره اما درمانش تقریبا در دسترس نیست، یه چندتا "صرفا جهت خنده" میزارم که فقط بخندین و روحتون تازه بشه .


مشهدی : ما قطب مذهبی ایران هستیم.

شیرازی : ما فرهنگ و اعتبار ایرانیم.

اصفهانی : ما تمدن ایران زمینیم.

یزدی : ما از قدیمی ترین شهرهای ایرانیم.

تهرانی : ما پایتخت ایرانیم ، ایران بدون ما یعنی هیچ ...!

بوشهری: ممد ! کوکا شیر نفت رو پنج دقیقه ببند ببینم اینا چی میگن ؟؟؟ :):):):):)

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

میگن اگه زنگ بزنی دفتر ریاست جمهوری تلفن گویا میگه :

تقصیر دولت قبله ؛ بفرمایید ! :):):):):)

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

وزیر دفاع وهابی عربستان :

بعد از یمن ایران را هم سر جایش خواهیم نشاند.

پاسخ وزیر صنعت و معدن :

به شرافتم قسم اگر تیری از عربستان به ایران برسد در عرض 48 ساعت نمایندگی فروش پراید را در عربستان تاسیس میکنم و جاده هایتان را با خونتان رنگین میکنم. :):):):):)

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

مرگ و زندگی دست خداست ... پراید فقط یه وسیله است. :):):):)


باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan