دوشنبه ۳۰ مرداد ۹۶
به دعوت واران عزیز به چالش از کابوس هایت حرف بزن دعوت شدم:)
من اصولا هر چند وقت یکبار کابوس میبینم که اکثرا هم شبیه به فیلم های کشت و کشتار آمریکایی هستند که هر بچه ای یک اسلحه دارد و ۱۰۰ نفر را میکشد، اما در این بین چند مورد از آنها بارها تکرار شده اند.
اول: شب بود، ماشینی شبیه به جیپ با چند مرد که اسلحه در دست داشتند وارد کوچه ای که ترکیبی از کوچه های کثیف آمریکایی و کوچه ی ما بود شد، من و مادرم هم در کوچه بودیم که آن نامردها شروع به شلیک کردند و اول مادرم را... یک تیر هم به من خورد، در آن صحنه ی خون و خونریزی یک ریز جیغ میکشیدم و بر سرم میزدم، بعد کنار مادرم نشستم و صدایش میکردم که الحمدالله از خواب پریدم و فهمیدم کابوس بوده است.( چند سال پیش این خواب رو ۲،۳ بار دیدم که احتمالا حاصل فیلم های آمریکایی بوده که برادر محترم مستفیضمان میکرد و میکند، همین امشب هم داشت از این فیلم جن منی ها میدید که با اعتراض شدید من بیخیالش شد )
دوم: یکی از دندان هایم لق شده و اذیت میکند، به طرف حوض کوچک گوشه ی حیاط میروم و روی لبه ی آن مینشینم، به ناچار به زور متوسل میشوم که دندان را در بیاورم، بعد از چند ثانیه تلاش دندان جدا میشود اما چند ثانیه بعد احساس میکنم بقیه ی دندان هایم هم لق هستند،دست که میزنم به راحتی و با یک فشار کوچک ۵،۶ تا از دندان ها جدا میشوند و من با دستانی خونی و پر از دندان روبه رو میشوم و همچنان احساس میکنم بقیه ی دندان ها نیز در آستانه ی جدا شدن هستند.( این خواب را بیش از ۱۰بار دیده ام و آخرین بار همین ۱،۲ هفته ی پیش بود، شدیدا باعث ازار و اذیتم میشود)
همه ی مخاطبان عزیز وب را به این چالش دعوت میکنم و به صورت ویژه از بانوچه عزیز ، آقای دلنویس و در کمال تعجب و حیرت همگان آقای دچار (البته اگه علاقه داشته باشند بین فیش ها استراحتی بکنند:) ) دعوت میکنم.