هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


هوا بوی امدن میدهد

هوا ... بوی آمدنت را میدهد

واقعا می آیی؟

یا باز هم پاییز آمدنت را

توهم زده ام؟



پ ن : روز عید غدیر نذری داشتیم منم از یه روز قبلش بد سرمایی خوردم (از دو روز قبلش بدجور از منه بیچاره کار کشیدن که اگه مریض نمی شدم جای تعجب داشت) جوری که تا ظهر که نذری تموم شد دیگه از پا درد جیغ میکشیدم .اما با این حال عصر هم وظیفه ی مهم تقسیم کردن شربت تو کوچه به عهده ی من شد و این شد اضافه شدن بیماری تا جایی که شب ما رو راهی دکتر کرد و دوتا امپول نوش جان کردیم.
الان هم حالم بهتره اما واقعا نمی تونم به همه ی 91 وبلاگ به روز شده سر بزنم پس این دفعه رو دیگه ببخشید.

ان شا الله خدا شفا بده...
خدا رو شکر که بهتری
نذرتون هم قبول..
ممنونم
تشکر
تشکر از حضورتون
پنجشنبه ۱ مهر ۹۵ , ۱۵:۲۳ سید مهدی عاشق علی
سلام
ای بابا
ان شاءالله حیدر کرار خودش اجرتون رو عنایت بفرماید
چی میدادین ؟  نکنه که برای شربت انقدر از شما کار کشیدن؟؟؟
سلام
ان شاا... ممنون
نه غذا داشتیم عصر هم به دستور خواهر و مادر شربت تقسیم کردیم.
ممنون از حضورتون
واقعا به نذری دادن در غدیر مارزه
قبول باشه
بله
ممنونم
تشکر از حضورتون
قبول باشه و اجرش برای ظهور فرزند دلبندشون..
ممنونم
ان شاا...
تشکر از حضورتون
انشاالله بهترید.....
این سرماخوردگیم بدچیزیه ها............
اره بخدا یه درد بدیه خصوصا من که گلو درد دارم
سرما که میخورم اب خوردن هم میشه مثل سخت ترین کار دنیا.
ممنون از حضورتون
پنجشنبه ۱ مهر ۹۵ , ۱۶:۴۸ سیّد محمّد جعاوله
احسنت
خدا خیرتان دهد
متشکرم.
ممنونم
تشکر از حضورتون
قبول باشه
ممنونم
ان شاا...
تشکر از حضورتون
ان شاءالله همیشه سالم باشی عزیزم :)
ممنونم
همچنین
تشکر از حضورت
من که خورده بودم هم غذاخوردن برام سخت بودهم آب خوردن،امروزم رفتم تنهایی دکترایشون هم یک عددپلی سیلین برام نوشتن من هم رفتم تزریقات خصوصی شهرمون با2000تومن برام بسیارخوب ودردکم آورتزریق راانجام داد.........
اره هر دوتاش سخته اما اب که معمولا خوردنش به اسونی معروفه میشه سخت ترین کار.
من خواهرم پرستاره ولی تو شهر خودمون نیست این چند روز اومده بود مرخصی دادم دوتاش رو اون برام زد.
امپول واقعا خوبه من همیشه سرما که میخورم اگه دکتر هم ننویسه خودم بهش میگم امپول بنویسه اخه خیلی زودتر خوب میشی.
الان هم با همون امپول ها سرپام.
تشکر از حضورتون
پنجشنبه ۱ مهر ۹۵ , ۲۰:۳۹ سید مصطفی موسوی انابت
خدا قبول کنه
تشکر
ان شاا...
ممنون از حضورتون
نذرتون قبول
...
ممنونم 
ان شاا...
تشکر از حضورتون
قبول باشه
ان شاالله که زودتر بهتر بشید


ممنون .ان شاا...
تشکر
ممنون از حضورتون
سلام
توفیق باشه..هرچی سخت تر...
ان شاء الله پاتون در راه حضرت امیر المؤمنین برو باشه...
خوب میشید ان شاء الله...
سلام
ممنونم.ان شاا...
تشکر
ممنون از حضورتون
الهی الان خوبی؟
ممنون عزیزم
اره شکر خدا بهترم.
ممنون از حضورت
عزیزم...خوب شی ایشالا
ممنونم 
تشکر از حضورت
جمعه ۲ مهر ۹۵ , ۱۲:۵۴ محمد حسین صادقی
نذرتون قبول
ایشالا هر چه زودتر خوب شید
ممنون
ان شاا...
تشکر از حضورتون
حتما به ثوابش مـــــى ارزه
امیدوارم به خواسته دلت برسى خواهرم
موفق باشى
اون که بله
ممنونم همچنین
تشکر از حضورت
سلام علیکم
مطلبتون اون چند خط بالاییش خیلی قشنگ بود
ان شاءالله به زودی هم به بهبودی کامل برسید

متن مطلب باید همینطوری تلخ و شیرین باشه که به دل بشینه

تلخه چون صحبت از غصب خلافت می کنه و کوچه و...

اما شیرینه چون به ظهور ختم میشه...
سلام
لطف دارید.جز محدود افرادی هستید که به اون چند خط بالا هم اهمیت دادید :)
ممنونم ان شاا...
بله همین طوره ولی تلخیش بیشتره ...
ممنون از حضورتون
شرمنده الان نشد متنو بخونم!
خواهش میکنم
تشکر از حضورتون
پ ن
ایشالا حالتون زودتر بهتر بشه ..
و امیدوارم ب خاطر مهرماه نبوده باشه !:)
ممنونم ان شاا...
من دیگه پشت کنکوری ام و مدرسه هم امسال ندارم.:))
ممنون از حضورتون
جمعه ۲ مهر ۹۵ , ۲۲:۲۴ سربازکوچولو ...
قبول باشه
ان شالله حالتون زودتر خوب شه
ممنونم
ان شاا...
تشکر
ممنون از حضورتون
شنبه ۳ مهر ۹۵ , ۱۴:۴۲ منتظر اتفاقات خوب
خدا سلامتی بده.
نذرتون قبول.
پاییزتون پراز اتفاقات خوب.
ممنونم
ان شاا...
همچنین
تشکر از حضورتون
شنبه ۳ مهر ۹۵ , ۱۵:۰۴ رفاقت به سبک شهید
سلام عیدتون با تاخیر مبارک البته شرمنده که دیر رسیدم
خداروشکر که خوب شدید ان شالله همیشه سالم و سلامت باشید
سلام
ممنونم عید شما هم مبارک...دشمنتون شرمنده
ممنونم همچنین
تشکر از حضورتون
دیدم غیبت داری اومدم دنبالت!
بهتری؟؟ :)
کار خوبی کردی:)
اره شکر خدا
ممنون از حضورت:)
قبول باشه
ممنونم
تشکر از حضورتون
+ پاییز زیبا...

+ یه لیوان شربت به ما نرسید؟!؟! :-)))))

+ قبول باشه

+ آرزوی سلامتی...
:)
نه ولی من یه لیوان به نیت همه ی دوستان خوردم غذا هم تا تونستم خوردم که یاد دوستانم بوده باشم:)))))
ممنونم...همچنین
تشکر از حضورتون
تصویر پستت خیلی قشنگه، مخصوصاً نوشته هاش ...
البته محتوای پستت هم قشنگ بود
ممنونم...لطف دارید
تشکر از حضورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan