هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


ت‌و‌ت

چندین سال از روزهایی که دبستان و راهنمایی بودم‌ می‌گذرد، همان روزهایی که گمان‌ می‌کنم خیلی از آنها هدر دادن و حرام‌ کردن روزهای زندگیمان بود، اینها را دقیقا همان زمانی‌ که از مقطعی به مقطع دیگر می‌رفتم فهمیدم،‌ زمانی که معلم بعد از پرسیدن ‌معدل سال پیش میگفت:"معدل سال‌های قبلتون اصلا مهم ‌نیست شما الان وارد یه دوره ی کاملا جدید شدید"!
 و من از خودم‌ می‌پرسیدم ‌"پس اگه ‌مهم‌ نبود برای چی این‌همه تلاش کردیم؟"
حال خوب یا بد آن‌ سال‌ها گذشته و ما فقط می‌توانیم کمی آهِ حسرت و کمی نقد از نظام آموزشی داشته و به آینده امیدوارم باشیم.
امروز اما وقتی با سارا درس "و" را تمرین‌ می‌کردم‌ فهمیدم که امید به این نظام‌ آموزشی هم شاید کاری عبث باشد!
به او می‌گویم بنویس توت و سریع می‌نویسید بار بعد می‌گویم بنویس دوست و او بر سر "ت" می‌ماند و می‌گوید: "عمه! ت رو بلد نیستم" با تعجب به او خیره میشوم!
_ یعنی چی که "ت" رو بلد نیستم، تو که همین الان نوشتی توت؟
_خب ما "ت" رو نخوندیم؟
صفحات کتاب را ورق می‌زنم، راست می‌گوید، نظم و ترتیب آموزش حروف الفبا در اینجا هیچ مفهومی ندارد، سارا "و" را خوانده و توت را به عنوان مثال همان درس نوشته است اما هنوز "ت" را به او درس نداده‌اند! او هم مثل یک نوارِ کوچک هر چیزی را که به او گفته‌اند حفظ کرده و می‌نویسید بدون اینکه بتواند حروف را بشناسد!

+ امروز هم بهشون گفتن در مورد مسواک زدن، غذا خوردن یا ناخن چیدن نقاشی بکشن و هر کس بهتر بکشه نمره‌اش بیشتر میشه، جالب اینجاست که همه میدونن هیچ کدوم از این نقاشی ها رو بچه‌های اول دبستان نمی‌کشن! نمونه‌اش منم که باید نقاشی های سارا رو بکشم، پس با این حساب چرا بازم بهشون میگن بکش؟!

سلاام:))
با این شیوه آموزش فقط بدنبال
این اند که محصل درسشو حفظ
کنه و نمرشو بگیره و عملیشونو
نه که این خیلی بده:((
مثلاً پای نقاشی بنویسیم فرشته ۱۹ و اندی ساله از جنوب کشور:))
خیلی دخترها نقاشیشون خوبه
شما هم خیلی خوبه:))

سلام
اره واقعا، فقط حفظ میکنن دریغ از یادگیری.
ننویسم‌ هم معلومه که کار یه بچه‌ی ۷ ساله نیست:))
[عرق شرم] ای بابا حالا اونقدرها هم تعریفی نیست:))
اره دقیفاااا بچه خواهر من پیش دبستانیه 
حروف الفبا رو حدودی یادشون میدن 
بهش میگم ب با آ میشه چی؟ میگه تا:))


:))
سارا هم پیش دبستانی بوده ولی نه خودش و نه همکلاسی هاش هیچ کدون حروف الفبا رو بلد نیستم:(


چه نقاشی قشنگ و پرمعنایی
ممنون:)
در مورد مسواکه زدنه دیگه:))
ولی انصافاً نقاشیت خوبه بعنوان یک اول ابتدایی :-)
.
این نظام آموزشی رو اگه انقلاب شد باید بگم دوباره از نو بنویسن!
دستتون درد نکنه به عنوان اول ابتدایی دیگه؟:))
حتما همینکار رو بکنید البته اگه بدترش نکنین:))
آخی ^_^
کاش منم عمه بودم :)
عزیزم‌ هم فحش میخوریم هم‌ نقاشی هاش‌ رو میکشیم این‌ کجاش حسرت داشت؟:))
غصه نخور تو هم عمه میشی انشالا:)
از زمان پدربزرگ مرحوم من، سیستم آموزش و پرورش ما همین شکلی یلخی بوده تا امروز :|
خدا رحمتشون کنه؛ اگه ندیدی اخرش نوادگان منم میگن از زمان مادربزرگ ما همینجوری بوده تا الان:))
من کتابهای خواهرزاده کلاس هفتم م رو دیدم. شترگاوپلنگی ه که نگو؛ توی علوم در حد ابتدایی هیچی بهشون نمیگن و یهو می بینی ریاضی دارن انتگرال کار میکنن!
اصلا تو هیچی تعادل ندارن.
یه نسل خنگ تحویل مملکت میدن به نظرم:))
اینو بد خوندم فک کنم :)
عمه ت رو بلد نیستم
خب درست بخونید، عمه حرفِ ت رو بلد نیستم.
عامل انحراف کل دنیا از شماست به نظرم:))
اتفاقا من گفتم که شفاف سازی بشه جوونا منحرف نشن :)
دستتون درست:)
دوشنبه ۱۱ دی ۹۶ , ۱۰:۳۵ مریــــ ـــــم
یادش بیخر
منم هیچکدوم از نقاشی و کارعملیامو خودم انجام نمیدادم
ینی نسبت به 17سال پیش یه ذره این نظام اموزشی تغییر نکرده

برعکس من کمکم میکردن ولی انصافا بیشترش رو خودم انجام میدادم:)
بدتر میشه که بهتر نمیشه:|
یکبار کلی نوشتم ولی با  اینترنت نفتی جدیدمون همه چی پرید :|:))
این نپره صلوات :دی 

عامو سلام 
معلمش متولد چه سالی است ؟:دی 
الان نظرم کلا عوض شد که اون کامنت اولیه رو بدم :|:)
ولی انصافا سیستم آموزش رو جدیدا آب داره میبره :|:)
یعنی برده  متاسفانه  :|


++
بابت نقاشیش چون احتمالا تو مهد کودک و آمادگی چیزای آسون یاد گرفتن دیگه میرسن مدرسه چیزهای سختتتت :دی یادشون میدن :)))
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم :))
سلام خالو:))
نمیدونم ولی معلمش معلم اول ابتداییه خودم بوده:)
کلا یه عمر آب برده الان دیگه داره کلا پاکش میکنه:))
++ 
حالا هر چی هم سخت باشه انصافا پیکاسو هم اول دبستان نمیتونست از این چیزها بکشه:)) یعنی عملا بین خانواده ها مسابقه میذارن و بهشون نمره میدن نه بچه ها:))
یاد موقعه ای افتادم که باید ب بچهای خوار و برادرم املاء میگفتم :|

نقاشیتون 20 :))
منم این مصیبت رو دارم، به نظر من بچه وقتی دنیا میاد باید حداقل کلاس سوم باشه تا این مشکلات رو نداشته باشه:))

ممنون:))
یعنی واقعا چرا مملکتمون اینجوریه
هیچی سرجاش نیست


چی بگم والا
چه میشه گفت!!!!
هیچ:|
سیستم اموزشی ما خیلی مشکل داره خیلییییی ):
نمیدونم چه اصراریه که دائما سیستم اموزشی رو تغییر بدن اما بررسی های لازم واقعا انجام نمیشه. 
وقتی هم که افرادی داوطلبانه حاضر هستن که برای اموزش و پرورش برنامه جامع و کاربردی بنویسن جلوشونو می گیرن /:
معلوم نیست تو این کشور داره چی میشه /: خدا اخر و عاقبت این نسل رو بخیر کنه ...
نقاشیتون خوبه ها (:
والا چی بگم، هر روز یه چیزی رو تغییر میدن اما دریغ از بهتر شدن.
انشالا اخر و عاقبت ایران رو بخیر کنه تو این شرایط:|
ممنون:))
دچار عصن این روزا خیلی منحرف شده :|
میگم این مسواکه چرا اینقدکجه -___-
خدا هدایتش کنه:))
مدلشه:D
 نقاش قابلی هستینا! :)
 مطمئنید کلمه "توت" تو کتاب بوده و معلم از خودش نگفته؟؟
طرحش رو از نت گرفتم و کشیدم:)) وگرنه ایده پردازیم خیلی خوب نیست:))
اره بابا داشتم باهاش املا کار میکردم، مثال نوشته توت بعد بچه "ت" رو هنوز نخونده:|
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan