هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


اولین پست ۱۴۰۱

برای من اولین سال قرن جدید مصادف شده است با مهم‌ترین و ایده‌آل‌ترین سنی که سال‌ها منتظرش بودم، ۲۴ سالگی! 
صبح یکِ بهمن سال هزار و چهارصد، روزی که به ابتدای خط ۲۴ سالگی رسیدم گریه‌ی مفصلی کردم، چون قدم‌هایم در جایی که می‌خواستم نبود، احساس ناکامی و ناامیدی می‌کردم، یک حس جاماندگی منزجر کننده.
عصر آن روز، یکِ بهمن، ایده‌آلم را یکسال تمدید کردم، جملاتی که به خودم گفتم در خاطرم هست « ۳۶۵ روز زمان داری تا برای رسیدن به چیزهایی که میخوای تلاش کنی، لااقل چند قدم به ایده‌آلت نزدیک شده باشی، بتونی ببینی و بگی که راضی هستی. 
فرشته! اگر اول بهمن سال بعد چیزی که می‌خواستی نبودی، ترجیح میدم که کلا نباشی عزیزم.». 
و حالا تمام روزهای ۱۴۰۱ برای من مهم‌اند، روزهایی که تک‌تکشان را به چشم ذخیره، انبار آذوقه یا شاید هم مسیر طریق می‌بینم. روزهایی که هنوز روشن‌اند و لکه‌ی تاریکی روی صفحه‌ی بلورشان نیست. روزهایی که بخشی‌ از آن گره خورده است به اختیارات و اراده‌ی من.
امید که سال و قرن نو، سال تجربه‌های جدید، شادی، آرامش، آسایش و سلامتی باشد.


+ سال نو و قرن نوی‌ همگی مبارک ♥️

بترکون فرشته جوان.
زندگی پیش روت پر از رسیدن‌ها و شدن‌ها
ممنونم نسرین.
امیدوارم بتونم و از پسش بر بیام‌
سلام سال نوت مبارک عزیزم :) انشالا که سال خوبی داشته باشی ❤️
سلام، خیلی ممنونم عزیزم، سال نوی تو هم مبارک، با ارزوی زیباترین‌ها در این سال برای تو ♥️
پیشنهادم برای سال جدید اینه که یه سری چیزا رو روی برگه‌ای، فایل وردی چیزی بنویسی. چیزایی که می‌خوای بهشون برسی یا شاید به عنوان هدف بهشون نگاه می‌کنی.
و بعد اون کاغذ رو جایی بذار که تا سال دیگه هم نخوای ببینیش. در ادامه زندگی کن. روز به روز. هفته به هفته پیش برو. سال بعد که برگردی، می‌تونی ببینی کدوم یکی از اون جمله‌ها و چیزایی که نوشتی رو بهشون رسیدی و کدوما رو نه.
پیشنهاد خوبیه، راستش اوایل به فکر یه تقویم افتاده بودم که هر روز توش تیک بزنم و کارهایی که انجام دادم رو بنویسم، ولی الان فکر میکنم خیلی هم با حوصله‌ی من هم‌خوانی نداره :))
پیشنهاد خوبیه، فقط میترسم هیچیش تیک نخورده باشه بدتر آش و لاش بشم :))))
+ مرسی از پیشنهادت :)
سلام علیکم
نوروز و بهار و سال نو و قرن جدید بر شما مبارک!
ان شاء الله از تمام لحظات سال جدید به بهترین شکل بهره بردارید و پیوسته در مسیر رشد گام بردارید.
سلام 
متشکرم، سال نو و قرن نوی شما هم مبارک.
ان‌شاءالله، امیدوارم سالی پر از بهار و رسیدن و شدن و شادی در انتظارتون باشه :)
ای کاش من هم هنوز 24 سالم بود :(
با پیام شما به این فکر افتادم که زندگی انقدر سریع میگذره که طولی نمیکشه من هم بگم «کاش هنوز ۲۴ سالم بود».
قلم بسیار توانایی دارید
خوشحال میشم به منم سر بزنید...
http://kaveh-accordion.blogfa.com
تشکر
سلام
پست آخرتون رو تازه خوندم..
حالتون خوبه؟؟
سلام
ممنونم، شما خوبید؟
بله شکرخدا خوبیم.
شکر.. به خوبی شما..

حال پدر بزرگوارتون بهتره؟
سلامت باشید.

الحمدالله، شکرخدا بهترن.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan