چهارشنبه ۱۷ شهریور ۹۵
سهراب گفته بودی روزی
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
زیر باران باید رفت
...
زیر باران رفتم
چشمها را شستم
اما ...
به همین قطره ی باران سوگند
به جز از نفرت و این فصل خزان
به جز از بارش یک ابر گران
و به جز رنگ ریا
دیگری هیچ ندیدم
اما ...
مردمک باز به دنبال سخن می گردد
لیک ؛ شاید
زیر آن قطره ی باران که نوشتی بیتت
پاک شد مصرع پایان سخن
شاید این گونه نوشتی آن روز:
جور دیگر باید دید
رنگ پایان باید دید
(دلنوشته ی یک روز بارانی سال 92)