هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


......


تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته است
از غیرتمان بود ، نوشتند حسودیم




پ ن : همینجوری نوشت ... همین:)

(: عکس چه عالیه
بیچاره دلش گرفته
تشکر از حضورت
سه شنبه ۲۳ شهریور ۹۵ , ۱۷:۲۴ سیّد محمّد جعاوله
قشنگ بود
تشکر
ممنون از حضورتون
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم

کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم ..‌.


به دل نشست
عالی
خیلی زیباست خیلی دلنشینه
ممنونم
تشکر از حضورتون
هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست
تنها گناه آینه ها زودباوری است...
خیلی زیباست
تشکر
ممنون از حضورتون
احسنت برشما

رحمت خدا بر شما

موفق و توانا باشید
ممنونم
لطف دارید:)
تشکر
ممنون از حضورتون
موفق باشى
زیبا بود
ممنونم
لظف دارید
تشکر از حضورت
هی وای من!
هعی...
ممنون از حضورتون
هعی...
هعی...
ممنون از حضورت
چه زیبا و......
چه زیبا اما تلخ:(
ممنون از حضورتون
:(
برام قابل لمس و درکه...
هعی... بله :(
ممنون از حضورت
سه شنبه ۲۳ شهریور ۹۵ , ۲۱:۲۰ منتظر اتفاقات خوب
ز غیرت خانه دل را ز غیرت کرده ام خالی..
خیلی زیباست
تشکر از حضورتون
بسیارزیباااااااا
لطف دارید
تشکر از حضورتون
من در این حسادت به شدتی بسیار والا ستودنی ام
در خود مشعلی برتافتم که می سوزاند و میمیراند هر چه غیر محبوب را
پس افرین به شما
.....
ممنون از حضور و نظر زیباتون
ممنون از حضورتون
:|
:) 
تشکر از حضورتون
به به 
زدی تو خط عرفان:))))
اره عرفان های نو ظهور:)))
شعر خیلی دوست دارم:) 
ممنون از حضورت
وقتی وبلاگت کامل لود شد محو این جمله زیره عنوان وبلاگت شدم:

خسته ام از این همه روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


کاری به پست ندارم،همیشه عالی هستید

ولی انتخاب این متن عالی بود

موفق و سربلند باشید !

ممنونم ؛ این تک بیت از خودمه.
نظر لطفتونه
تشکر از حضورتون
خیلیم قشنگ :)

+
ضمنا .. حسودی هم کار خوبی نیست! :)
ممنون
گفتم که غیرته بقیه میگن حسودی:) 
تشکر از حضورتون
دارم از ترس و دلهره میمیرم....
چرا؟ خدا نکنه
حل میشه ان شاا...
تشکر از حضورتون
سلام به شما دوست عزیز
یه پیشنهاد ویژه دارم برات
اگر دوست داری بازدید کننده های سایتت زیاد بشه به سایت ما حتما بیا
اگر دوست داری نرم افزار رو بخری
 1000 بازدید رایگان برای تست نرم افزار برای سایت شما ارسال میشه فقط برای اعتماد به ما و اطمینان شما

فقط کافیه یکبار امتحان کنی
سلام
نه متشکرم:)
جالب و زیبا
ممنونم
تشکر از حضورتون
:))))))
آدم بیشترهم حرص میخوره این مواقع
بله واقعا حرص و عصبانیت و ... با هم میاد
تشکر از حضورتون
خیلی خیلی زیباست عالی
نظر لطف شماست
تشکر از حضورتون
می‌گفت «خدا هم خیلی غیرت داره، نمی‌خواد تو که محبوبشی دلت با یکی دیگه باشه...»
.....
ممنون از حضورتون
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
+
تشکر از حضورتون
◄557
چی؟؟
یعنی چی؟

√√√
:)
ممنون از حضورتون
بیخیال

....
ممنون از حضورتون
با رفتن تو قاعده ی عشق بهم ریخت
لیلای تو مجنون شد و شیرین شده فرهاد
خیلی زیباست
تشکر
ممنون از حضورتون

ای وااااای این خانم بد حجاب چیههههه !!!  :)

 

خدا میبدمون تو جهنم ! :)

 

خخخخخخخ...

 

از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم

او می رود و هر قدمش لاله و نسرین
ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم

ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم

تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم

جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به پودیم

پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است
دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم

بر سقف اگر رستن قندیل فراز است
ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم

یک روز میاید و بماند که چه دیر است
روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم

بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم
آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم

 


حامد عسکری

:)
:)
ممنون بابت نوشتن کل شعر.
تشکر از حضورتون
چهههه قشنگگ
لطف داری
ممنون از حضورت

عشق بدون غیرت عشق نیست...

واقعا!
ممنون از حضورتون
آفرین!
ممنون
تشکر از حضورتون
اهان موفق باشی عزیزم ،فرشته ی نجات :-) _ عکس هم خیلی زیبا س
ممنون
:)
چشماتون زیبا میبینه:)
تشکر از حضورتون
آفرین... عالی
تشکر
ممنون از حضورتون
منکراتی شد رفت:)
خخخخخ
تازه سعی کردم اسلامی باشه:))

تشکر از حضورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan