بوشهر من :) :: هواتو کردم

فرشته ...
شنبه ۱۰ مهر ۹۵

۱۳
۲۳

بوشهر من :)

اخرین پست نسبتا شاد قبل محرم.

خیلی کلمات باحالی داریم که ان شاا... حتما توی یه پست بعضی کلمات رو به زبان بوشهری میزارم کلی کیف کنید:))

نظرات (۲۳)

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۱۴:۱۲ ♦♦ حسین ♦♦

خیلی عالی بود :))))

لطف دارید.

ممنون از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۱۴:۵۴ محمد حسین امینی

چه جالب

ممنون از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۱۵:۰۱ سا قی

سلام خیلی عالی بود

اینم تقدیم به شما

مو از بمبک نمی ترسم، مو از کلبوک می ترسم

نه از مار و نه از عقرب، ز دیماروک می ترسم

نمی ترسم نه از گنج و نه از موری نه از پخچه

نه از رشک و نه از نزگ و نه از نیتوک می ترسم

خدایا بندر بوشهر را از غم رهایی ده

که از تحلی غم مثل خیار تحلوک می ترسم

ممنون خیلی شعر باحالیه نمی دونم می دونید یا نه که دیماروک و کلبوک دوتاش یکیه و همون مارمولکه:))

بازم ممنون

تشکر از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۱۵:۵۷ رادیو عاشقی

ههههههه

ولی این واقعی بودا:)

ممنون از حضورت

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۱۹:۰۶ محمد حسین صادقی

خیل قشنگ و شیرین

لطف دارید.

ممنون از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۲۱:۰۴ هانیه شالباف

ای جان :))
خیلی لهجه شیرنی دارینا ... من شنیدم این لهجه‌رو :)

بله واقعا شیرینیه:)

ممنون از حضورت

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۲۱:۲۶ سیامک پور اسد

++++

ممنونم از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۲۱:۵۳ دختریم ...

خیلی خوشم اومد :)

خدا رو شکر:)

ممنون از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۲۲:۰۲ sun awaiter

باسلام و ادب

بسیار عالی

اجرکم عندالله التماس دعا

یاعلی

سلام

ممنونم لطف دارید

تشکر از حضورتون

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ , ۲۳:۳۰ سید مهدی عاشق علی

سلام
کافیه این کلمات رو جلوی بچه مدرسه ایا بگین ، کلی برداشت های بدبد میکنن خخخ

سلام

خخخ نه بچه مدرسه ای های خودمون با این کلمات اشنا هستن بعد بالای ت علامت و قرار میگیره:))

ممنون از حضورتون

يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵ , ۰۰:۰۰ سینا 021

واقعا زبان زیبایی هست بوشهری

بله همین طوره

لطف دارید

تشکر از حضورتون

يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵ , ۰۹:۱۰ حامد عبدالهی

:))
فکر کنم هر زبانی این خاصیت رو داشته باشه
البته در ایران

همه ی زبان ها و گویش ها قشنگ هستن :)

ممنون از حضورتون

يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵ , ۱۵:۳۳ فرناز فرزان

سلام

جنوبی ها علاوه بر این که خونگرم هستند و غیرتی لهجه ی شیرینی هم دارن.

سلام

بله همین طوره:)

ممنون از حضورتون

يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵ , ۱۹:۵۲ zahra zamany

عجب...

:))

ممنون از حضورتون

يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵ , ۲۳:۱۷ احسان صادقی یزدان آباد

جالب و فوق العاده سخت

سخت نیست ولی زمان میبره یاد گرفتنش:)

ممنون از حضورتون

دوشنبه ۱۲ مهر ۹۵ , ۱۰:۵۱ مجله ویترینو

در زبان ترکی میشه پیدا کرد

ترکی خیلی زبان زیباییه و منم خیلی دوسش دارم ولی بوشهری یه چیز دیگه است:))

ممنون از حضورتون

سه شنبه ۱۳ مهر ۹۵ , ۲۰:۵۷ مهندس مکانیک خودرو

بسیااااااااارزیبااااااابود

لطف دارید

ممنون از حضورتون

چهارشنبه ۱۴ مهر ۹۵ , ۱۱:۱۸ بهار خادمی

چه باحال!!

لطف داری

ممنون از حضورت

چهارشنبه ۱۴ مهر ۹۵ , ۱۵:۴۲ Lady cyan ※※

یاعلی

پنجشنبه ۱۵ مهر ۹۵ , ۱۴:۳۶ روزهـا ..

بعدا..بازم در باره گویش بوشهری پست بذارین:)
ممنون

ان شاا... حتما

ممنون از حضورتون

شنبه ۱ آبان ۹۵ , ۲۲:۱۲ یک آشنا

خخخخخ ، چقدر جالب ، مشهدی یه اینطور چیزایی دارن تو خودشون فکر کنم با کلمه " موبورم" :)

بوشهر شهر خوبی است ، مدتی را آنجا زندگی کرده ایم

لهجه ی مشهدی ها واقعا زیبا و دوست داشتنیه:)

بله شهری خوب و زیباست منتهی من خودم اهل شهر بوشهر نیستم , اهل یکی از شهرهای استان بوشهرم:)

ممنون از حضورتون

يكشنبه ۷ آبان ۹۶ , ۱۰:۰۶ علی :)

too خونده میشه یا tow ؟

Tow درسته:))

يكشنبه ۷ آبان ۹۶ , ۱۰:۱۴ علی :)

جالبه. تو شهر ما برای گردش کردن، اصطلاح «تاب خوردن» بکار میره. که در گویش محلی میشه «تو خوردن» (tow)

کم ربط:

آلبوم موسیقی «ترانه های جنوب» رو احیانا شنیدید؟ از سهیل نفیسی

کجایی هستید مگه؟

پست های اموزش زبان گناوه ای هست تو وب از اونجا میتونید بیشتر با زبان ما آشنا بشید،البته باید دسته بندیشون کنم که راحت تر پیدا بشن و هنوز ادامه دارن:)

+ نه متاسفانه ، ان شاا... حتما میرم گوش میکنم بعدا:)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...

دنبال کنندگان ‎+۶۰۰ نفر