هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


کربلایی ها التماس دعا

سال پیش همش زمزمه اش میکردم اما بعد اربعین گفته بودم یا امام حسین (ع) کمکم کن سال دیگه قسمتم این نباشه، اما بود.

الان هم از دیشب دارم زمزمه اش میکنم:

از ما که گذشت اما غمم همینه

الهی هیچ کس داغ حرم نبینه

پ ن1: مامان، بابا ، 2 تا از خواهرهام دیشب راهی شدن؛ هر کی اومده بود بدرقه میگفت

مگه تو نمیخوای بری؟ با ناراحتی و لبخندی تصنعی جواب میدادم نه من خونه پام (نگهبان خونه) ؛ همه در جواب میگفتن ان شاا... سال بعد.

چند سال دیگه باید بگذره تا این سال بعد برسه؟

اخرش هم تو بغل همشون عقده ام شکست و دل سیری گریه کردم...اونها رفتن و سهم من تا نصف شب فقط گریه کردن و گله کردن بود.

پ ن 2 : جا موندن خیلی حس بدی داره .... بَسمه چشم انتظاری، بَسمه ؛ دل بیقراری بَسمه

از ما که گذشت اما غمم همینه

الهی هیچ کس داغ حرم نبینه



چی بگم! انشالا که بطلبن شمارو، اعتقادم البته همینه.
منم تا الان اربعین قسمتم نشده.
در کل به خواستتون برسید.
بله تا نطلبن ادم خودشو بکشه هم نمیره:(
ان شاا... به زودی میشه.
ممنونم...ان اشاا...
تشکر از حضورتون
سه شنبه ۱۸ آبان ۹۵ , ۱۲:۰۳ ابو اسفنج بلاگفانی
الهی آمین.
:)
ممنون از حضورتون
ان شالله سال دیگه حتما حتما قسمتتون بشه که برید و مارو هم کلی دعا کنین.
یاعلی
ان شاا...
شما هم امسال رفتید ما رو دعا کنید :)
ممنون از حضورتون
هرچی قسمت باشه .من سال گذشته در زمانی که میخواستم ویزا بگیرم پاسپورتم گم شد و دقیقا روز اربعین در جلسه عزاداری بودم که دست توی کتم کردم که همان روز پوشبده بودم. پیداش کردم.شاید نطلبیده بود حضرت
وای خدا چقدر زور داره، چقدر ادم ناراحت میشه.
سال دیگه ان شاا...
ممنون از حضورتون
هعیییی.منم نمیرم:((((ولی بابا وداداشم میرن...وشاید حتی مادرم!!!
هعی... ما جامونده های کاروانیم.
ممنون از حضورت
هعیییی.منم نمیرم:((((ولی بابا وداداشم میرن...وشاید حتی مادرم!!!
هعی...
ممنون از حضورت
منم خیلی دوست داشتم امسال برم ولی مثل اینکه قسمت نیست و ما هم جاموندیم
ایشالله سال بعد قسمتتون بشه
ان شاا... 
همچنین
ممنون از حضورتون
:(
:(
ممون از حضورتون
کد زیر رو داخل قالبتون پیدا کنید 
body {
background: url(http://bayanbox.ir/view/7248707796750129824/2961703.png);

و به صورت زیر تغییرش بدید تا بک گراند وبتون ثابت بشه !
body {background: url(http://bayanbox.ir/view/7248707796750129824/2961703.png);
background-attachment: fixed;
}
:)
ممنونم
ان شاء الله سال بعد ;-)
ان شاا...
ممنون
سلام خونه پا
:))

عیبی نداره، ایشالا سال بعد دیگه حتما میرید... البته اگه دانشگاه اجازه بده!:-)
سلام :)
ان شاا... اره میده اصلا با کاروان دانشجویی میرم:)
ممنون از حضورتون
سه شنبه ۱۸ آبان ۹۵ , ۱۷:۳۴ امیری حسین و نعم الامیر
جواد مقدم....اربعین سال 93
:)
ممنون از حضورتون
باسلام وعرض ادب،
حستون رو درک می کنم . .
سال گذشته،همه ی اعضای خانواده ی ما رفتن کربلا،جز من!
با این حال،شکر . .
.
کربلایی شدن مهمتراز کربلا رفتنه؛
اگه دل ما کربلایی بشه،امام حسین میاد دیدن ِ ما . .
زیارتش روزیتون . .
سلام 
پس میفهمید چه حس سختیه.:(
امید که هر دوتاش بشم هم کربلا برم و هم کربلایی بشم.
ان شاا... و همچنین
ممنون از حضورتون
منم بابام داره میره ولی من قسمتم نیست انگار
ان شاا... روزی شما هم بشه :)
ممنون از حضورتون
احتمالا همه رفتن که اینقدر خلوت شده!
...
ان شاء الله رفته ها به سلامت برگردن. ما به نرفتن ها، نرسیدن ها، ندیدن ها، نبودن ها و نخواستن ها عادت داریم... اشکالی نداره اگه نریم... مشکلی پیش نمیاد...
یا حق
اره فکر کنم :)
دنیا چیزیش نمیشه اما دل ما یه چیزهاییش میشه.:(
ممنون از حضورتون
واقعا خونه پایی ، یا دلیل دیگه ای داره :/
نمیشد نوبتی کرد یه سال شما و سال و بعد خواهر خونه پا باشید.
دلایل دیگه ای هم داره اما واقعا خونه پا هم هستم.البته یه خواهر دیگه ام هم اومده پیشم ولی اون بچه داره خریدها و قسمتی از کارهای خونه مال منه. 
چرا تصمیم داریم سال بعد اونها بمونن من و بقیه که نرفتیم بریم:)یعنی اونها به من میگن بعد اربعین برو ولی من دوست دارم پیاده از نجف برم تا کربلا.
ان شاا... که بشه.
ممنون از حضورتون
خوب درک میکنم حالتون رو

امسال به همه گفتم اربعین کربلام اما چی شد...هیچ

امسال مدرسه اجازه نداد برم

من به خون مدرسه تشنه ام
چطور مدرسه جمهوری اسلامی نباید اجازه کربلا رفتن بده:(

این که پس انقلابمون یعنی کشک!
سلام
منم پارسال بخاطر مدرسه نرفتم.
مدرسه هم بخاطر خودتون میگه 14،15 روز مدرسه نرفتن یعنی کلی جا موندن.
این ربطی به انقلاب به نظرم نداره به هر حال درس خوندن و مدرسه رفتن یه چیز خیلی مهمه :)
ممنون از حضورتون
حس بدیه....
حس جا موندن :(
هعی اره
دوستم هم میخواست بره ویزاش جور نشد :(
ممنون از حضورت
اونایی که میمونن عاشق ترن. . . 
اونایی که میرن اقا بیشتر عاشقشون بوده:(
ممنون از حضورتون
ان شاالله که شما هم دعوت بشید
امسال منم خیلی دلم کربلا میخواد ))))))))):
ان شاا...
به قبیله ی جامونده ها خوش اومدید :(
ممنون از حضورتون
اونایی که میمونن عاشق ترن. . . 
:)
ممنون از حضورتون
پنجشنبه ۲۰ آبان ۹۵ , ۰۸:۳۳ مکاترونیک خودرو
ایشاالله شماهم یک روزمیرید

خیلی دلم براتون سوخت..........

ان شاا...
دل خودمم برای خودم سوخت :(
ممنون از حضورتون
عمری همین حس رو داشتم تا پارسال که برای اولین بار قسمتم شد
وحالا 
امسال
دوباره جاموندم
ان شاا... باز قسمتتون بشه.
ممنون از حضورتون
می گویم از کنار زیارت نرفته ها
بالا گرفته کار زیارت نرفته ها
اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارت نرفته ها
امسال اربعین همه رفتند و مانده بود
هیات در انحصار زیارت نرفته ها
انگار بین هیات ما هم نشسته بود
زهرا (س) به انتظار زیارت نرفته ها
در روز اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار زیارت نرفته ها
اما هزار مرتبه شکر خدا که هست
مشهد در اختیار زیارت نرفته ها
باب الحسین (ع) قسمت آنان که رفته اند
باب الرضا قرار زیارت نرفته ها
غم میخورم برای دل رهبرم که هست
تنها طلایه دار زیارت نرفته ها
گفتند شاعران همه از حال زائران
این هم به افتخار زیارت نرفته ها
هعی... زیارت نرفته ها :(
ممنون از حضور و شعر زیباتون
سلام

پست زیبایی بود و رنج آور

انشا الله تو یکی از این سال ها بینمتون

نائب الزیاره شماهم هستیم
خیلی مانا باشید


هعی... ان شاا...
التماس دعای زیاد
تشکر از حضورتون
سلام
آخییی...
انشاءالله همین دلتنگی و خونه پایی رو مثل زیارت واسه ات به حساب بیارن... حتما اینم ثواب داره..


سلام 
نمی دونم شاید...
ممنون از حضورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan