هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


بی‌بی:)

۱) دختر خاله‌ام تازه نامزد کرده بود و رفته بود خونه‌ی بی‌بی!

بی‌بی: دی حالا اسم نامزدت چنه؟

_ بهنام

_ دی والا ایسو دینام هم شد اسم؟!

_ بی‌بی دینام نه، بهنام!

_ ها ایگوم خدا اخه دینام خو نه اسم آدمه!

_ خب بی‌بی ما دیگه بریم، کاری نداری؟

_ نه دی بِرَه به سلامت، سلام دینام هم‌ برسون!

* دی: مادر / *ایسو: حالا / *ایگوم: میگویم / *بِرَه : برو

پ‌ن : بی‌بی و یکی از خاله‌هام‌ هنوز به سعید و وحید( پسردایی های مادرم) میگن سَعی و وَحی :)) ( واقعا نمیدونم‌ چرا "د" رو تلفظ نمیکنن)‌

۲)‌ زهرا (‌خواهرم) راهنمایی بود و صبح میخواست بره مدرسه، بی‌بی هم‌ خونه‌مون بود.

زهرا: آخی دیرم شد امروز!

- دی الان بری کی ایواگردی؟ 

- دوازده

- دی خو صبح گَه‌تر بره که گَه‌تر هم‌ بیی!

*گَه: زود/ *ایواگردی: بر میگردی( واگشتن: برگشتن)

پ ن: بی‌بی فکر میکرد هر کی زودتر بره مدرسه زودتر هم‌ بر میگرده:))

خدا سلامت بداره بی بی نازنین تون رو ☺
ممنونم، سلامت باشید:)
جاااان. من که همشو فهمیدم جز ایسو. جنوبی هستید؟! 
گفتم‌ که ایسو یعنی حالا :)‌ بله بوشهری هستم:)
یاد مادر بزرگ خودم افتادم
خدا رحمتش کنه


خدا بی بی شما رو هم حفظ کنه
خدا رحمتشون کنه.
ممنون،‌ سلامت باشید:)
:)))) مورد فاطمه :)) زود برو زود برگرد :)
بازم که لهجه جنوب😍😍😍 
پستای با لهجه ات دل آدمو باخودش میبره. :)
:)) مورد زهرا بود البته:)) 
تو لطف داری عزیزم، خب تو هم با لهجه‌ی شیرین ترکی بنویس ما کیف کنیم:)
وای لهجه تون دلمو برد 
خداحفظشون کنه 
شما هم دل لهجمو بردید، دل به دل لوله کشیه:))
ممنونم و سلامت باشید:)
عه اسم من و پسردائیمم سعی و وحی هست :دی خدا حفظ کنه این بی بیا و ننه جون‌ها رو. :))
عمه مادرم به پسردائی و دختردائیم که اسمشون آرمین و آرمیتا هست هنوزم میگه آلمان و آمریکا. :))
.
گَه‌تر یا جَل‌تر؟ من جل‌تر رو هم شنیدم از جنوبیا. نیست؟
:)) البته سعی و وحی ما برادرن:)) انشالا:)
:))) خدا حفظشون کنه، به نظرم میدونن که اسمشون یه چیز دیگه استا برای راحتی خودشون میگن اخه بین آرمین و آرمیتا با المان و امریکا تفاوت زیاده:))

دوتاش:) جَلدتر( یا جل‌تر) هم هست ، من خودمم معمولا از جلدتر استفاده میکنم نه گه‌تر ولی خب دوتاش رایجه:))
يكشنبه ۱۲ آذر ۹۶ , ۰۸:۴۴ جنابــــــــ دچار
این پست رو که خوندم باز یاد اون دوست بوشهری م افتادم مخصوصا اینجاشو که حتی توی فارسی حرف زدن هم قاطی میکرد و میگفتش :)) :

 نه اسم آدمه!
یعنی اسم آدم نیست :))
سلامت باشن:)
:)
جالب بود برام‌ که ترجمه‌اش رو هم نوشتید:)
يكشنبه ۱۲ آذر ۹۶ , ۰۹:۲۱ جنابــــــــ دچار
بله من از طریق لهجه آدما میتونم تشخیص بدم کجایین! حتا اگه فارسی حرف بزنن :)
آفرین:)
+ منظورم از جواب کامنت قبلیتون این بود که جالبه که برای خودمم ترجمه کردید:)
چه بی بیه خوبیی :))[چرخش ستاره دور سر]
خدا حفظشون کنه... 
دارم فکر میکنم‌ بی‌بی اسم شما رو چیا میتونه تلفظ کنه؟:)) میترسم‌ پیر بشم و نوه های خودمم اینجوری در موردم بنویسن:))
ممنونم، سلامت باشید:)
بی نقص تلفظ میکنن... یه آقا هم ممکنه اولش بذارن تازه! ^-^
پ چی! تازه شاید تو روی خودتونم بگن! :))
من سقف رو میگیرم شما فرار کنید:))
تو روی خودم بگن بهتره، اینجوری میتونم یکی محکم بزنمشون که دیگه مامان بزرگشون( دیگه اونا احتمالا بی بی نمیگن) رو مسخره نکنن:)))
خدا حفظشون کنه
عمر با عزت داشته باشن ان شاالله
ممنونم،  سلامت باشید
همچنین شما و عزیزانتون:)
عزیزم چه بی بی بامزه ای:)))

لحجه کجایی بود؟
بامزه‌گی از خودتونه:))
لهجه‌ی بوشهریه:)
دیگه زود تر از ساعت هفت و نیم یا هشت میرفتیم مدرسه …وااای بلا به دور:))

خدا حفظشون کنه:)
اره واقعا، همون هفت و نیم هم زود بود:))
ممنون، سلامت باشی:)
خدا حفظ کنه بی‌بی‌های گوگولی مگولی رو ^_^
انشالا:)
:)))))
خدا حفظشون کنه
اینا برکت زندگین 
ایضا
نمک زندگی
شیرینی زندگی هم هستن .
:دی
:)
سلامت باشید
بله همه ی موارد صحیح است:)
سلامت باشن ان شا الله
این چه گویشیه؟
ممنونم و همچنین:)
یکی از لهجه های بوشهره:)
بیشتر کلمات رو متوجه شدم اونقدر هم لهجه تون سخت نیست ها :))
بی بی تون رو از راه دور میبوسم :)
خداحفظش کنه الهی 🌸🌸


اصلا بی بی تون دینام رو از نزدیک دیده ؟:)))
این قسمتش خیلییی با حال بود :)
دینام :)))

اصلا سخت نیست فقط یک مقداری نیاز به آشنایی با کلمات داره:)
ممنونم و همچنین:)
اره بابا الان بچه‌ی دینام چهار، پنج سالشه دیگه:))
باحالی از خودته:)
:))
دینام اصلی رو میگم عامو :)))
نه جناب بهنام رو :)))

اینو میگم :
http://s9.picofile.com/file/8313494668/images_6.jpg
میگم میدونه دینام به این تصویر میگن ؟:))
آیا دیدتش ؟:)))


+
خدا حفظشون کنه اون بچه  کوچولو رو :)


ممنونم 

اها:))
علاوه بر دینامی که عکسش رو گذاشتی به بعضی پمپ آب‌های کشاورزی هم میگن دینام و خب پدربزرگم چندین سال کشاورز بود‌ حتی پدر بی‌بی هم کشاورز بوده، فکر کنم بی‌بی بیشتر نظرش روی پمپ آب بوده تا وسایل ماشین:)) به هر حال میدونه دینام چیه برای همین میگه اسم آدم نیست:))
+ سلامت باشی:)
خدا بی بی تو نگه داره برات فرشته :) 
ما هم یه بی بی داشتیم با اسمایی که کم شنیده بود مشکل داشت یادمه اسم یکی از نوه هاش پردیس بود ولی بی بی پرویز صداش می کرد 😂😂😂
ممنون عزیزم خدا بی‌بی تو رو هم نگه داره برات:)
اخی عزیزم، همچین دور هم تلفظ نمیکرده ها:))
اسم ما رو مسخره نکنین خانم خخخخ
دنبال شدید
اِ شما هم دینام هستید؟:))
ممنون:)
:||| بهنام هستم :))
:)) بی‌بی سلام داره خدمتتون میگه همون دینامی دیگه:))
تلگرام بی بی تون رو بدین توجیه ش کنم خخخ
متاسفانه بی‌بی هنوز به اون حجم از تکنولوژی نرسیده:)) 
خب شما توجیه شون کنین 
ب ه ن ا م 
:)))
باشه، تلاشم رو میکنم ولی شما هم سخت نگیر دینام هم قشنگه:))
مام به شما میگیم رامبد :))
:)) فرشته اصلا به رامبد شباهت نداره ولی بهنام و دینام خیلی شبیه:))
هم معنی که هستن رامبد خانم خخخ

شوخی میکنم وگرنه شما اصن بگو خیار خخخ
:))
اختیار دارید، شوخی کردم، تازه من نمیگفتم بی‌بی میگفت:))
بح بح چه لهجه ی لذت بخشی
: )))
لطف دارید:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan