نم‌نم بارون :: هواتو کردم

فرشته ...
يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶

۹
۲۰

نم‌نم بارون

بارونِ نم‌‌نم ، چتر و خیابون

بازم دلم هواتو کرده زیر بارون

پ‌ن: پنجمین بارون امسال همین الان نم‌نم در حال باریدنه،الحمدلله:)

نظرات (۲۰)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۱:۳۹ مریــــ ـــــم

جاشه که بگم

ماهم دلمون بارون میخواد

جاشه که بگم انشالا برای شما هم بزنه:)

الان انگار قطع شد:||

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۱:۴۲ مریــــ ـــــم

اه من گرفتتون

:دی

یه ساله بارون ندیدیم حالا همین دوتا قطره رو هم به ما روا نمی‌بینی؟ برو از خدا بترس:))

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۱:۴۲ احسان ..

خدا رو شکر

ایشالا بازم بباره

انشالا انشالا، خدا از زبونتون بشنوه:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۱:۵۲ حوا ...

اینجا دو ماهه بارون نباریده :(

ما هم فقط یه هفته همون اوایل ۴ تا بارون داشتیم بعدش دیگه نداشتیم تا الان که یه نم‌نم ریز داره میزنه:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۱:۵۳ Neo Ted

هه

شما شمالیا کل بارون های کشور رو گرفتید چیزی به ما نمیرسه، به جای پوزخند برو از خدا بترس داغان:))

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۱:۵۷ بانوچـ ـه

هوا عااااااااااالیه

اره خیلی خوبه:) اصلا از صبح حالمو خوب کرده:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۲:۰۴ سا قی

خدا وکیلی بوشهر خیلی قشنگ شده ها:)

چه چتر قشنگی

بوشهر قشنگه اما این بوشهر نیست:)) فکر میکنم فرانسه یا انگلیس باشه:)

مبارکش باشه:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۳:۱۰ قـ د ح

الحمدلله

الحمدلله:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۳:۱۹ yasna sadat

اقا اینجا فقط باااد میاد

همونم خوبه،بهتر از هیچه :))

اینجا هم بارون قطع شده حتی باد هم نیست:|

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۳:۲۰ آقاگل ‌‌

به قول اون دوست شاعرم:

دیشب باران قرار با پنجره داشت...

فعلا که " ابر کرامتش مژه را نیز تر نکرد" !

به اندازه‌ای زد که قسم هواشناسی راست باشه فقط:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۳:۲۴ yasna sadat

اخه صداش که از لای درز پنجره میاد کلا رو مخ منه واسه خودش سوت میزنه بلند بلند!

همونم خوبه،بهتر از گرماست:) دو،سه رو گذشته خیلی گرم بود اینجا.

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۳:۴۳ جناب دچار

به به
+عکس +

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۵:۳۲ آلاء ...

کار نا که از شمارشگذشته باید روزایی که نمیباره رو بشماریم:)

شما کجایید مگه؟ شمال؟

قربون خدا برم که بدجور داره براتون پارتی بازی میکنه:))

خوش به حالتون:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۵:۴۸ آلاء ...

مازندرانیم:)

الان اومدم کر ج مهمونی اما اینجام بارندگیه الحمدالله

پس پا قدمت خوبه، یه سر هم کج کن سمت بوشهر لطفا:))

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۱۶:۲۱ مترسک ‌‌

عالیه ^_^

روزیه خودتون:))

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۲۲:۱۳ واران ...

اینجا هم بارون از روز تولدم تا الان یکریز باریده :))

و من چقد خوشحال خوشحالم :))

ایشالا برای همه کشور بباره ولی به سیل و ویرانی نرسه ایشالا.

البته اینم بگم خیلیییی هوااا سرد شده خیلیی :|:)

خدا رو شکر،اسمت رو باید بذارن قدم خیر.

خدا رو شکر:)

انشالا:)

بهتر،اینجا هم سرد شده شکر خدا:)

يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶ , ۲۳:۵۷ واران ...

مرسی

لطف داری :))

اتفاقا امروز رفتم یه مغازه ای فروشنده بهم گفت قدمت خیر بود تا وارد مغازه ام شدی کلی ملت ریختن داخل مغازه و ازم خرید کردن :)))

خدا رو شکر :)

خب خدا رو شکر من از این به بعد بهت میگم قدم خیر:))

دوشنبه ۳۰ بهمن ۹۶ , ۰۰:۰۲ واران ...

نه نه نگو خدایی :))

مرسی

من به همون واران راضی ترم :))

باران هم خوبه ها

هر کدوم از این دو اسم بردی راضیم :)))

مرسی

ولی قدم خیر نه 🙈😄😄

مرسی

گزینه‌ی ج بهتره، همون قدم‌خیر:)

چطوری قدم‌خیر؟ ببین بهت میاد هم:))

خواهش میکنم قدم‌خیر‌ جان:D

دوشنبه ۳۰ بهمن ۹۶ , ۰۱:۲۲ هلما ...

برا مام برف و بارونه :)

نعمت خداروشکر ولی خب امسال زمستان همیشگی نداشتیم..

خوش به حالتون:)

اره بابا نه بارون داشتیم و نه سرما:(

دوشنبه ۳۰ بهمن ۹۶ , ۰۳:۳۷ گلاویژ ...

من اون ساعتی که بارون اومد، خواب بودم:(

فدای سرت یه نم‌نم ریزی بود:)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...

دنبال کنندگان ‎+۶۰۰ نفر