يكشنبه ۲۰ خرداد ۹۷
همین چند روز پیش برای معاینهی چشم راهی مطب چشمپزشک شدم،در حالی که خودم مطمئن بودم چشمانم ضعیف شده است در کمال تعجب شمارهیشان هیچ تغییری نکرده بود، با دو قطره نسخهام را پیچید و خیالم را راحت کرد؛ داشتم به این فکر میکردم که ای کاش میشد قطرهای هم برای کنار رفتن هالهی مقابل چشمانمان و شناختن آدمها تجویز میکردند تا بعد از سالها اطمینان و اعتماد در بزنگاه حساس زندگی پشتمان خالی نمیشد،شناختنهای ،به خیال خود، کاملمان تَرَک بر نمیداشت و شیشهی اعتمادمان نمیشکست!
کاش قطرهای هم برای کنار رفتن حجاب مقابل چشمانمان بود تا سیاهی دستانِ سفید زیرِ در را میدیدیم و خیالمان از بابت گرگها راحت میشد!