هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


فوت‌شاد:)

سابقه نداره دوتا پست با فاصله‌ی چند ساعت بذارم(پس موقته:|) ولی حیفم اومد تبریک نگم بهتون:)

شادی این برد نوش جونتون/مون :)

آی خدا که چه شبی بود امشب،عجیب شبی بود، تیکش میزنم به عنوان شب‌های توپ *_*

تبریک :)
همچنین تبریک به شما:)
تبریک بانو جان
ممنونم جانم،تبریک به خودت هم:)
اگر اسپانیا و پرتقال مساوی کنند امشب برای چند شب (تا بازی بعدیمون ) تو گروه مرگ سرگروه میشیم و شادی مون چند برابر میشه و شیرینیش زیادتر ^__^


تبریکککک به تو 
تبریک به بلاگرا 
تبریک به من 
تبریکککک به ایرانمون 

موقت نذار بذار این حس شیرین همچنان بمونه حتی تو وبلاگ هامون :)

ما رفته بودیم دریا شنا، ساعت ۱ برگشتیم از نتیجه‌ی بازیشون خبر ندارم:)

تبریک به همه واقعا:)

باشه جانم:*
شنبه ۲۶ خرداد ۹۷ , ۰۱:۰۳ رضا `پسر از جنس پدر`
تبریک روزه  خوبی بود ولی خوب ما به گل خود اکتفا نمیکنیم باید بچه ها خودشون گل بزنن . 
روز خیلی خوبی بود شکرخدا:)
بچه‌های ما و بچه‌های اونها نداره، مهم اینه که بره تو دروازه‌ی مراکش:))
نتیجه شون مساوی شد و ما تا بازی بعدی سرگروهیم ^__^


دریا خوب بود ؟
اینبار سلام منو هم بهش برسون ؛)
دریای جنوب واقعا زیبا و دوست داشتنی است :)

چه خوب:)

اره خیلی، ولی به شدت مواج بود، خیلی موج‌های تندی داشت، نیم متر می‌رفتیم جلو ۱ متر پرتمون می‌کرد عقب:)) ولی خیلی خوش گذشت جات خالی:)
باشه عزیزم:)
اره خیلی قشنگ و خوبه:)
کلاً شبِ باحالی بود :)
خیلی:)
چقدر از ته دل خندیدیم دیشب
خیلی وقت بود که این خوشی از سر و رومون نباریده بود
بعدشم مساوی اسپانیا و پرتقال
و بعد هم بردن  لهستان تو والیبال:)
اونم 3 بر صفر
اونم صدر نشین مسابقات رو
دیشب واقعا شب ما بود :)
خیلی:)
بازی اسپانیا و پرتغال رو خونه نبودم بعد اینکه اومدم خبردار شدم^_^
و برد والیبال رو هم صبح فهمیدم و چقدر ذوق کردم:))
اتفاقا گفتم ببینم کی وردی،دعایی چیزی رومون خونده بود،ولی هر کی بوده خدا خیرش بده، دستش طلا که دیشب اینطوری شارژمون کرد:))
دیروز تا اخر شبش یه روز عالی بود، یه شب توپ شکرخدا:))
خیلیی چسبید....
بچه ها امید داشتن با دستای خالی رو، معنی کردن قشنگ...! :)
خیلی خیلی:)
واقعا:) یه دست مریزاد هم به اونی که گل زد :))
تبریک
همچنین:)
کلا شب هیجانی ای بود...

اون از فوتبال اونم از والیبال واونم ازمساوی پرتغال واسپانیا...
البته ۲۰ دقیقه اول خیلی استرس داشتیم...
خونه ما که بابام همش نفوذ بد میزد که الان گل میخوریم الان گل میخوریم ولی خدارو شکرکه به خیرگذشت 
ایول بوهادوس(بازیکن مراکش)...
مثلا سرمربیشون اوردش تو که به ایران گل بزنه به خودشون گل زد...
خیلی:)
والیبالی‌ها هم واقعا معرکه بودن، دمشون گرم:)
۲۰ دقیقه‌ی اول استرس محض بود، چقدر هم حرص خوردم از دست عادل که می‌گفت فکر میکنم الان هممون راضی باشیم که بازی صفر،صفر تموم بشه:|
دلم به حال بازیکنه هم کمی سوخت،گناه داشت:|
+ تبریک به شما و همه

+ اما برا ما که حال گیری شد میگین چرا میگم براتون بعد از بازی دوستان گفتن بریم به قول معروف دور دور شادی کنیم که توی اون شلوغیا یکی از این موتوریای گرام از پشت زدن چراغ ماشینو شکستنو الفرااااار...

+ قسمت ما هم از این شادی این بود
+ممنونم،همچنین:)

+این چیزها پیش میاد تو شلوغی، خدا رو شکر که ضرر به جونتون نزده.

+اتفاقیه که افتاده، ناراحتش نباشید:)
والیبالو هم سه هیچ بردن از صدرنشین گروه! من حس کردم یه دست غیبی میخواست حسابی به‌مون حال بده این یکی دو روز رو. 
جام جهانی فوتبال اصلا حواسمون رو از والیبال پرت کرد، اخه تو والیبال برد زیاده الحمدلله ولی فوتبال چندین سالی یه بار برد اینجوری هست:)
تو جواب نسرین گفتم، نمیدونم دعای کی بوده که عالی گرفته ولی هر کی بوده دمش گرم:)
پرتغال سه گل زده
اسپانیا هم سه گل
مراکش هم یکی
ولی ایران صدره :)
اره با گلهای نزده اولیم:)
ولی خوب بازی کردن، اینم نتیجه‌ی تلاششون و کری‌خونی های اون بازیکن نچسبشون بود:))
آره منم سرجمله عادل حرص خوردم
:/
سلام؛بردیم ولی خیلی بد بازی کردیم و سوژه خنده رسانه ها شدیم که چند تا پاس نمیتونستن به هم بدن.
سلام
اینکه مسخره و سوژه شدیم که قبول ندارم ولی اره بازیمون با مراکش به نسبت بازی‌های بعدش ضعیف‌تر بود ، ولی در کلیتش به نظرم تیممون بازی‌های خوبی داشت که اتفاقا حاصل همکاری با کی‌روش بود، ما تو جام جهانی های قبلی بازی‌های ضعیف‌تری داشتیم جوری که طبق پیش‌بینی فکر میکردیم‌ خیلی گل میخوریم اما نخوردیم، گل هم زدیم هم به اسپانیا و هم به پرتغال:) در کل گروه مرگ با ایران جذابیتش زیاد شده بود:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan