جمعه ۱۵ تیر ۹۷
فکر کنم دیگه زمان اون رسیده که آهنگ سالار عقیلی رو بذاریم و همگی با هم گریه کنیم...
" ایران فدای اشک و خندهی تو، دل پر و تپندهی تو
فدای حسرت و امیدت، رهایی رمندهی تو
ایران! اگر دل تو را شکستند، تو را به بند کینه بستند
چه عاشقان بی نشانی، که پای درد تو نشستند
...
ایران! به خاک خستهی تو سوگند به بغض خفتهی دماوند
که شوق زنده ماندن من ، به شادی تو خورده پیوند
ایران! اگر دل تو را شکستند، تو را به بند کینه بستند
چه عاشقان بینشانی، که پای درد تو نشستند..."
+ بهش همین حرف پست رو زدم، میگه نگو اینو گاهی یه سری مشکلات پیش میاد و بالاخره میگذره، میگم چهل ساله قراره بگذره و هیچ، اصلا اره شاید بگذره ولی جوونی من و تو چی؟ اینا بگذره جوونی من و تو هم برمیگرده؟ یکبار دیگه من ۲۰ سال و تو ۳۰ سالت میشه؟!
++حس مزخرفیه که اینروزها حال هیچکس خوب نیست، از هر کی میپرسم حالت چطوره؟ میگه مگه حالی هم مونده؟ داغون!
+++ از خودتون بگید، حال شماها چطوره؟