دوشنبه ۲۳ مهر ۹۷
از انتهای خیابانهای پاییز زده تا ابتدای کوچههای بهاری تو را میخوانم ، در برکهی نقاشی روی دیوار ، کنار ماهی گلیهای سرخ نشسته در حوض تو را میبینم که آرام در آرامشِ حوض آب را نوارش میکنی!
تو از نسل کدام فصلی ، زادهی کدام ماهی ، اهل کدام سرزمینی که شوق پرواز را در قلب کوچک پرستوها و امید رویش را به جان برگهای خزان زده میبری؟
تو از کجا آمدهای که عطر سیب و گلهای بهارنارنج میدهی؟
پاییز رسیده، کجایی؟
عصرهای سرد عاشقانه سلام میکنند، انار میخندد و گونههای خرمالو گل انداخته، کجایی؟
ابرها در فراقت سیل اشک راه انداختهاند و برف بیقرارانه خودش را به زمین میکوبد ... اینجا کولاک شده ، فاصله برف و بوران راه انداخته است ... تو کجایی؟
+ ممنونم از حورای عزیز برای دعوتش و بچههای رایوبلاگیها برای چالش نوانگار :)
++ از خوبیهای دقیقه نودی بودن اینه که حداقل الان نمیخوام فکر کنم کی رو دعوت کنم چون وقتش تموم شد دیگه :دی