هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


جوانی هم بهاری بود و ...

گفتم :

_ زندگی به من خیلی بدهکاره، خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنی.

_ نگو زندگی به من بدهکاره، بگو من از دنیا طلبکارم و حقم رو از دنیا پس می‌گیرم!

_ چه فرقی می‌کنه؟ منم همین رو گفتم دیگه!

_ د نه د ، شکلش یکیه ولی اصلش نه؛ دنیا اگه تا آخر عمر هم بهت بدهکار باشه نمیاد دو دستی بهت پسش بده، این تویی که باید بری و خِفتش کنی و حقت رو ازش پس بگیری، پس نگو اون بدهکاره بگو من طلبکارم [می‌خنده] تازه اگه با شَرخَر بری سراغش هنوز بهتره!


+ راست میگه، واژه‌ها جادوگرن، طلبکار یه نوع گستاخی و جنگندگی برای پس گرفتن همراهش داره ولی بدهکار یه نوع مظلومیت ناعادلانه!

++ خیلی متشکرم از تمام دوستانی که تو مشاعره شرکت کردند؛ ان‌شاءالله تو خوشی‌هاتون جبران کنم :)) بازم مشاعره میذاریم، حسابی چسبید :)

+++ شاعر میگه: جوانی هم بهاری بود و ‌‌‌... بُز توش گشت ...

اره راست میگه؛ دنیا ناز هیچ کس رو نمیکشه....

سخن شاعر و عکسه عالی بود:))
اره واقعا...

:))
این همه گوسفند دارین؟
سرمایه دار بودین رو نمیکردین :)))

آره بابا یه بار به بیل‌گیتس دستی پول دادم هنوز که بیاره پس بده :)))
یه روحیه ای هم دارم که دوسش ندارم
اینه که بعضی وقتا فکرمیکنم دنیا هیچ بدهی به من نداره
و بیشترم بهم داده
همیشه تو ذهنم میگذره
روحیه‌ی خیلی بدی هم نیست اتفاقا :)
پس میشه گفت قانع هستی؟!

فقط قبلش به من بگو که مشاعره یه امر ادامه داره که نیام کامنت اول رو بذارم و برم :))
مگه تا حالا مشاعره نکرده بودی؟ :)
همینطور پشت سر هم با حرفِ آخرِ آخرین بیت ادامه داره :)

مشاعره که معلومه کردم😁
منتها فکر نمیکردم تو وبلاگ هم همینجوری منظم  پیش بره آخه همزمان چند نفرن آنلاین بودن
اره بخاطر هم‌زمانی همچین هم منظم پیش‌ نرفت ولی خب قانون گذاشتیم که اولین بیتی که صحیح اومده با اون ادامه بدن، تا نظمش به هم نخوره :)
نه خب
هنوز چیزای زیادی میخوام
ولی وقتی یه چیزیو میخوام و نمیرسم این تصور میاد سراغم که دنیا بیشتر از جیره ام بهم داده
راستش نمیدونم خوبه یا بد، یه نوع سپاس گذاری یا شکرگذاری؟ نمیدونم !
ان‌شاءالله که به همشون برسی عزیزم :*
تصویر خیلی حال خوب کنه :)
دنیا، خیلی نامرده.

کجاش؟ بز‌هاش ؟:))
خیلی...
منم خیلی وقتا خودم رو زیر سوال میبرم تا دنیا رو... به خاطر اینکه از همینی هم که بهم داده درست استفاده نمیکنم :)
چقدر عکس پست قشنگه آخه *-* ♡♡♡♡
اتفاقا این خیلی درسته، ما به خودمون هم بدهکاریم.
خوشحالم که خوشت اومده عزیزم :*

حق با اونه واقعا 
اوهوم :)
آخه لا مصّب این دنیا چیزیم نداره ک بخوایم طلبمونو ازش بگیریم 😄
اگه با دید معنوی و عرفانی نگاش کنی اره ، ولی با دید دنیای مادی و ماده چرا داره،زیاد هم داره :)
کدوم شاعر اونوقت؟ :))

ما بیشتر از اینکه از دنیا طلبکار باشیم، به خودمون بدهکاریم...!
اونش مهم نیست :دی

اره،من که یه دل سیر خوشی به خودم بدهکارم ...
به نظرم با هر دو دید نع 😎
دید جالبی دارید :)
رودخونه بین دره و کوه، گوسفنداش هم خوبن :))
آها، فکر کردم گوسفندها توجهتون رو جلب کردن :دی
خیلی خیلی خیلی
ولی لامذهب سخته پس گرفتنش اونم تو راهی که میدونی تنهای تنهایی خودت باید باهاش گلاویز شی و بجنگی بدون هیچ سلاحی فقط با اراده ی نصفه نیمه ت که تا قوی نشه نمیشه نمیتونی :(((
خیلی چی؟:)
کلا این دنیا همش سختیه، چشم نداره راحتیه ما رو ببینه انگار :|
مسیر سخت رسیدن به تهش خیلی سخته ولی وقتی برسی یه لذت خاصی داره :)
خیلی طلبکاریم از این دنیا
آره شنیدم ولی تا حالا اونقدر باید و شاید نجنگیدم که اون لذت شیرین و بچشم
میگما اراده ی قوی داشتن انتسابیه یا اکتسابی؟ چجوریاست که بعضی ها انقدر دارنش بعضیا حسرتشو ؟:(
راستی ممنون از اینکه مشاعره گذاشتی کلی چسبید :*
مسیر رسیدن گاهی حقیقتا شیرینی رسیدن رو کم میکنه ولی در کل حس خوبیه‌.
احتمالا اکتسابیه، منم ندارمش، اصلا اوضاع اراده‌ام زیر خط فقره:/

خواهش میکنم عزیزم، ممنون از خودت که شرکت کردی :)

چه خوب گفت (:

عه! مشاعره بود و من نبودم؟! ):
اره :)

اره جات خالی، دفعه‌ی بعدی ان‌شاءالله :)
در خصوص پست قبل میتونم بگم تا حالا ۲۱۰ تا کامنت از نزدیک دیده بودید:)))
اره ولی تو وبلاگ‌های دیگه:D
اینجا ولی ۵۰،۶۰ تا کامنت هم داشته قبلا :)
همین الان زیر نویس کرد بوشهر به خاطر بارون مدارسش تعطیل شده ؟! ینی تا این حد اومده ؟! :)
بله تعطیل شدن :)
بارون که الحمدلله خوبه از دیشب تا حالا داره میزنه، ولی بیشتر مشکل فاضلاب شهریه که خیابون‌ها پر آب میشه و کسی نمیتونه رد بشه، مثلا امروز خواهرم نتونسته بره سرکار چون خیابون پر از آبه، گفت به تاکسی تلفنی هم زنگ زدم گفته تو آب ماشین‌هامون خاموش میشه نمی‌تونیم بریم :)
یاد این جمله افتادم: سعی کن زیبایی در نگاه تو باشد نه در آنچه که بدان مینگری :)

یه ناتانائیل هم اولش هست :)
خیلی جمله‌ی دوست داشتنیه، ممنون :*
پایینای مشهد هم همین مشکل هست ، تا حدی ک تلفات جانی داده بوده !
ای وای، مشهد با اون همه بودجه نباید اینجوری باشه بخدا، چی بگم که نگفتنش بهتره...
بودجه زیاده ولی اختلاف طبقاتی هم هست متاسفانه ...
بودجه بیشترش میره اون بالا بالا ها
متاسفانه!
آستان قدس پول داره به دولت وام بده(!) بعد ندارن فاضلاب شهر رو درست کنن؟ دولت بی‌عرضه‌ است لااقل آستان رضوی شهر امام رضا رو درست کنه.
چ مدوم والا ...
خیلی سیاست فهمِ خوبی نیستم !
اشکال نداره، اون بالایی هم نمیفهمن ما که مردم عادی هستیم دیگه:/
بخدااا..راست میگه. 
همه متن یه طرف این عکس آخرش یه طرف :)
اوهوم :)
:)) همه به عکس لطف داشتن :دی
واقعا واژه ها اثرگذارن و میتونن قوی و ضعیفت کنن...

من تو دوره مشاعره بیان نیومدم :( دوره بعد ایشاالله :)

مامانم میگه من باید تورو بدم به چوپون که واسم سوغاتی خوراکیای محلی بیاری :| یعنی در این حد منو دوست داره ها :|
اوهوم:)

فدای سرت، :) ان‌شاءالله :*

:))) محبت چکه میکنه اصلا:دی ولی چوپون هم خوبه‌ها :D
چه عکس نازی...

انقدر همه این عکس  رو دوست داشتن حقیقتا تعجب کردم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan