هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


معیار

مدتی پیش جملاتی دیدم از امام موسی صدر که به شدت ذهنم رو درگیر کرده ، نوشته بود:《دین درست را باید از میوه‌اش شناخت، نه از استدلال‌های کلامی(اعتقادی). وقتی که دین میوه‌ای داد، مثلا انسان‌های بی‌سواد با سواد شدند ، افراد بی‌نظم با نظم شدند؛ فقر کم شد، بی‌اخلاقی کم شد، آن وقت می‌گوییم دین این جامعه درست است.》
این در حالیه که تو آموزه‌های دینی یاد گرفتیم که مبنای شناخت افراد و حق و باطل دینه، نه برعکس! یعنی دین باید ملاک سنجش افراد باشه(‌مضمون حدیثی از امام علی) ؛ و بر اساس عمل افراد و جامعه نباید دین رو مورد قضاوت قرار داد‌ و اون رو تایید یا تکذیب کرد... درسته؟
 شما هم بین‌ حرف‌های امام موسی صدر و امام علی تضاد می‌بینید یا فقط من‌ درست متوجه نمیشم؟
چهارشنبه ۱۰ بهمن ۹۷ , ۱۷:۵۸ اینتِرنال‌ْ آدِر
تقابلی نیست. دین جامعه ای که اینجوری باشه درست نیست. حالا اسم اون دین میتونه یهود، اسلام یا مسیحیت باشه.
میشه بگید چطوری به نظرتون تقابلی بینشون نیست؟!
اون دین و تطابقش با جوامع مرحله‌های بعدیه من فعلا تو مرحله‌ی فهمیدنش گیر کردم :)
چهارشنبه ۱۰ بهمن ۹۷ , ۱۸:۰۸ مردی بنام شقایق ...
سلام

بحث سر جامعه دینیه بنظرم

وقتی جامعه ای ادعای دین داری داشته باشه هم دین میشه ملاک سنجش افراد هم کارایی اون جامعه دینی (و نحوه اجرای قوانین دینی نه الزاما خود دین و قوانین دینی) با خروجی افراد و روابط و پیشرفت های فردی و اجتماعیش سنجیده میشه

حس میکنم حرفهای جناب صدر بیشتر به بعد اجتماعی دین بر میگرده
سلام
بعد اجتماعی دین هم بخشی از دینه دیگه! 
یعنی میگید رابطه دو طرفه است؟ خب اگه اینطوره فرد بی‌اطلاعی که از بیرون داره نگاه میکنه باید کدوم رو ملاک قرار بده؟ بالاخره استدلال کلامی معیاره یا ثمره‌ی دین تو اجتماع؟ این دوتا خیلی جاها تضاد دارن با هم!
حتی موسوی خویینی ها هم نظرشما رو داره :)

کدوم نظرم رو؟
حقیقت اینه که منطقم به امام موسی صدر نزدیک‌تره ولی تضادی که تو پست گفتم مرددم میکنه!
به نظرم اشتباه ربط دادید
امام موسی صدر منظورشون اجرای درست دین و دین مداری هست گفتند اگر مردم منظم شدند و ...یعنی دینشون درسته یعنی دارند درست به دین عمل میکنند به کامل یا ناقص بودن یا اشتباه بودن دین اشاره نکردند به عملکرد اشاره کردند
که سخنشون تناقضی با سخنان حضرت امیر نداره
ولی من برداشتم از حرف ایشون یه چیز دیگه است، من حس میکنم ایشون داره به عنوان یه فرد بی‌طرف که از بیرون داره نگاه میکنه حرف میزنن؛ تو جمله‌ی اول هم میگن دین درست رو باید از میوه‌اش شناخت، آخرش هم اشاره میکنن که با این ویژگی‌ها میتونیم بگیم دین این جامعه درسته.
چیزی که شما میگید یه سئوال دیگه هم پیش میاره، این که کدوم دین؟! مگه همه یک دین واحد دارن؟!
من تخصصی ندارم. پس سکوت می‌کنم و استفاده می‌کنم از نظرات دوستان
منم تخصصی ندارم،همه برداشت شخصیشون رو میگن :)
آخه این چیزایی ک ما الان داریم میبینیم میوه ی دین نیست آخه ... چیزی که داره اجرا میشه خیلی فاصله داره از اسلام ...
منظور امام موسی صدر دینیه که اجرا میشه و منظور امام علی دینیه که اجرا نمیشه ، اینطوری فکر می کنم ...
من به دینه اسلام یا هر دین دیگه‌ای اشاره نکردم مفهوم حرف منظورمه‌.
ولی شما باید از کجا بفهمید که کدوم دین اجرا میشه و کدوم اجرا نمیشه؟!
من جمع میکنم (با توجه به کشش خودم)
دین درست را باید از میوه‌اش شناخت، نه از استدلال‌های کلامی(اعتقادی). وقتی که دین میوه‌ای داد، مثلا انسان‌های بی‌سواد با سواد شدند ، افراد بی‌نظم با نظم شدند؛ فقر کم شد، بی‌اخلاقی کم شد، آن وقت می‌گوییم ، آن جامعه به دین عمل کرده

فکر میکنم منظور امام هم این باشه که شاید افراد زیادی مُهر دیندار بودن را بر سینه میزنن ولی کار اشتباه زیاد انجام میدن
که نباید بر اساس اینجور افراد بگیم بابا اینا که دیندارن اینطوری میکنن ، ما این دین رو نمیخواهییم (سخنی که این روز ها زیاد میشنوم)


آیا تونستم برسونم ؟
اینطوری باز همون سئوالی که به دختر بی‌بی گفتم پیش میاد، کدوم دین؟ یعنی الان چین پیشرفت کرده به بی‌دینی یا مثلا بودیسم خوب عمل کرده؟!

آره منظور امام همینه، ولی اگه غالب افراد یه دین با وجود مهر دین‌داری کارهای اشتباه انجام میدن و نمی‌تونن به دینشون عمل کنن، نمی‌تونیم بگیم اشکال دوطرفه است؟!

پنجشنبه ۱۱ بهمن ۹۷ , ۱۱:۵۸ اینتِرنال‌ْ آدِر
گفتم که دلیلش رو. مشکل شما اینجا اینه که فکر میکنید به عنوان مثال جامعه ی ما که مشکل داره پس اصل دینش مشکل داره. موسی صدر اینو نمیگه! میگه جامعه ای که مشکل داره، دینش درست نیست. جامعه ی ماهم مشکل داره، پس دینش درست نیست. منظور این نیست که خود دین رو از جامعه ش بشناسید. منظور اینه که دین اون مردم رو از سبک زندگیشون بشناسید.
شما میگید اصل یک دین(اصول کتبی و الهی) با اون دینی که داره بین مردم اجرا میشه رو باید متفاوت در نظر بگیریم، اگه سبک زندگی مردم و جامعه درست باشه پس عملکرد دینیشون درسته، حتی ممکنه این دین یه چیز خود ساخته باشه.
 درست متوجه شدم یا هنوزم نه؟!


باید دین رو شناخت و جامعه رو . بعد میشه فهمید آیا این جامعه دارن به دین عمل می کنن یا نه ...
خب ما چندتا دین و جامعه داریم؟ اصلا عمر ما کفاف شناخت این همه دین و جامعه و تطبیق عملکرد دین و جامعه با همدیگه رو میده؟!
به نظرم حرفش درست و منطقیه.
دین هم چیزی جز این نمیگه گمونم. وقتی اسم دین میومد یزید و معاویه و فلان کسک هم مسلمان بودن و نماز میخوندن. اما آیا میوه ی جامعه همون چیزی بود که مطلوب مردم باشه؟ پس دین صرف نمیتونه نجات بخش باشه. دین همراه اخلاق باید جامعه رو نجات بده. کسی که دین داره ولی اخلاق نداره جامعه رو تباه میکنه
خودِ منم حرفش رو درست میدونم ، فقط همو‌نطور که گفتم درکش برام سنگینه.
اتفاقا اخلاق از هر چیزی بیشتر تاکید شده، منتهی سئوالم اینه که اگه جامعه‌ای درست و پیشرفت کرده بود آیا حتما دینش درسته؟ یا اگه جامعه‌ای عقب افتاده بود حتما دینش اشتباهه؟ دین باید ملاک سنجش افراد باشه یا افراد مشخصه‌ی دین؟ اصلا کدوم دین؟ 
اینا سئوالاتیه که تو ذهنم رژه میره.
اول از همه باید دین ها رو بندازیم توی اَلَکِ مبانی . بعد می بینیم که مثلا چند تا دین بیشتر باقی نمی مونه که مبانیشون یه جورایی قابل قبوله . بعد باید دید که آیا اون دین های باقی مونده توی جامعه هاشون اجرا شدن یا نه . 
یه نکته این که ممکنه یک دین توی مردم یک کشور اجرا نشده باشه اما توی جامعه های کوچیکتر اجرا شده و امتحان خودشو پس داده . مثلا یک شهر یک محله و یا یک خانواده
خب اینجا یه سئوال دیگه برام پیش اومد،این مبانی رو کی مشخص میکنه؟ نظر و‌ منطق فردی هر کس رو باید دخیل بدونیم؟! بعد مثلا به اینجا برسیم که اسلام تایید میشه، اگه بخوایم توی جوامع بگردیم و ببینیم توی کدوم کشور مسلمان اسلام رعایت شده به کجا میرسیم؟ اگه هیچ کشوری رو پیدا نکنیم نمی‌تونیم اشکال رو از دین هم بدونیم که هیچ‌جا قابل اجرا نبوده، یعنی دینی که هیچ‌جا اجرا نمیشه نمیشه خودش هم تو بعد اجتماعی ناقص باشه؟

یعنی یک خانواده یا محله میتونه ملاک تشخیص قرار بگیره، حتی اگه تو بعد اجتماعی ناقص باشه؟

پنجشنبه ۱۱ بهمن ۹۷ , ۱۵:۵۵ اینتِرنال‌ْ آدِر
این بحث انقدر کوتاه و جزئی نیست. اینکه عملکرد یک ملت درسته، اصولا یه چیز نسبیه. شاید از نظر شما درست باشه و از نظر عده ای دیگه نباشه. در ثانی معلوم نیست اون ملت اصلا به دینشون عمل کردن یا نه و باید رفت و تحقیق کرد و دید آموزه های دین اون ها اصلا موثر بوده یا نه. حتما نیاز نیست که یه ملت برای اینکه از نظر عده ای موفقن، پس این ها یا دین الهیی داشتن یا دینی رو خودشون ساختن به زعم شما. بحث در این مورد هم اصلا بی معناست. 
اومدم جواب بدم دیدم خودتون نتیجه گیری کردید پس دیگه چه کاریه که من چیزی بگم؟ هوم؟ بحث در موردش بی‌معناست :)

* خیلی از معانی از دلِ چیزهای بی‌معنی در میان:)
فکر کنم این دو تا مطلب، تفاوت معنایی دارن با هم. چون موضوع و محمول دوتاشون یکی نیست نمیشه بینشون تضاد ایجاد بشه.
اما در کل، نگاه امام موسی صدر به دین از بُعد اجتماعی بوده. ایشون معتقد بوده باید اول مسئله معیشت و امنیت مردم جامعه حل بشه و بعد دین و دینداری بین اونها ظهور پیدا میکنه یا باید برای دیندار شدنشون اقدام کرد.
سخن حضرت علی هم دقیق‌تر بیارید میشه دقیق‌تر صحبت کرد دربارش.

یکی از جزء به کل نگاه کرده و دیگری از کل به جز، ولی نتیجه یکسان نشده، من اینجوری برداشت کردم. یکی میگه به جامعه و افرادش نگاه کنیم و اگه عملکردش درسته پس میتونیم بگیم که دین این جامعه درست بوده که چنین ثمری داده، دیگری میگه افراد نباید ملاک شناخت و قضاوت یک دین باشن و اصولا حق و باطل رو باید جدا از فرد شناخت.
چقدر نقاط فکری مشترک داشتم با امام موسی صدر و خبر نداشتم :)
یک حدیث نبوده، برداشت از یک‌سری احدایث و روایات بود که تو سرچ‌هام پیداشون نکردم، ولی مثلا یه مورد تقریبا نزدیک بهش که پیدا کردم، حدیث "ان دین الله لایعرف بالرجال..." که میگه دین با اشخاص شناخته نمیشه، خودِ حق رو بشناسید تا اهلش رو بشناسید، حالا اگه مجموعه‌ی این اشخاص رو کنار هم بذاریم که بشه جامعه باز هم نمیشه اشخاص رو ملاک سنجش دینشون قرار داد؟
خوب بود عین جملات امام علی رو هم مرقوم می‌فرمودین...
قصدش رو داشتم ولی متاسفانه تو سرچ پیداشون نکردم، این آموزه‌ها هم که گفتم یه روزه نبوده، خیلی هاشون احادیثی بوده که تو سخنرانی‌ها شنیدم.
سلام
خوبید؟
دنبال جواب هستم برای سوالتون
سربزنید
سلام 
ممنون عزیزم تو خوبی؟
تشکر :)
اومدم نظر بذارم از کامنتا متوجه شدم بحث خیلی تخصصی تره. احساس میکنم باید متن کامل سخن امام موسی صدرو خونده باشم، یا کامل بشناسمشون تا بتونم با کلام حضرت امیر مقایسه‌شون کنم. من واقعا شناخت کافی از تفکرشون ندارم...
به قیافه‌ی من میخوره تو این چیزها تخصص داشته باشم؟ من فقط سئوالاتم رو مطرح میکنم شاید کسی بتونه جوابی بهشون بده:)
منم شناخت زیادی ندارم در حد خوندن یه سری مطالب فقط، برای همین با وجود اینکه حرفشون خیلی منطقی و جالبه ولی نتونستم با بقیه‌ی چیزهایی که شنیده و خونده بودم درست تطابقش بدم و گیج شدم:)
راستش من همش دارم سعی می کنم یه جوری حرف امام نوسی رو توجیه کنم . به نظر شخصیِ خودم بررسی میوه های دین ملاک خوبی برای انتخاب دین نیست . دقیقا به همین دلیل ک میوه ها قابل شناسایی نیستن ...
ولی کاملا برعکس شما من خیلی حرف امام موسی صدر رو منطقی میدونم، فقط یه اشکالی که هست اینه که نمی‌تونم درست در کنار چیزهایی که از قبل توی مغزم تایید شده قرارش بدم، مثل یه قطعه‌ی پازل که میدونی مالِ همین پازله ولی نمیدونی دقیقا جاش کجاست :)
حرف امام موسی منطقیه اما برای انتخاب دین عملی نیست . به نظرم حرف ایشون کاراییش مال جاییه که ما با راه های دیگه دینمون رو انتخاب کردیم و بهش عمل کردیم و نتیجه ها و میوه هایی ازش دیدیم . حالا با نگاه به میوه هاش می تونیم اونو نقد بزنیم که انتخابمون درست بوده یا یه جای کار میلنگه .
تنها در این صورته که مطمئنیم این میوه ها مال همین دینه ...

نمیدونم شاید حرف‌تون عملی باشه اما به نظرم اینی که ما میگید نیاز به تجربه‌ی چندین دین داره، عمرمون کفاف این همه ازمون و خطا رو میده؟
شنبه ۱۳ بهمن ۹۷ , ۰۹:۵۱ علی صدیقی پاشاکی
سلام علیکم. بحث خوبی دارید.
یک نکته عرض میکنم. همانطور که میوه سالم رو از درخت سالم باید انتظار داشت، باید اجزاء اجرای دین هم سالم باشه. واقعا بع این معنا نیست که دین در جامعه مریض هم میتونه میوه سالم بده.
مثلا پیامبر تا وقتی در مکه بود جز درد و رنج و فقر چیزی بدست نیاورد. اما وقتی به مدینه رفت دین اثر خودش رو گذاشت و جامعه و مردم رو رشد داد. چون جامعه مدینه میخواست متحول بشه و مکه خیر.
جامعه ای که به دین تمکین کنه میتونه اثر ببینه و میوه سالم بده نه جامعه ای که خودش رو برتر از دین میدونه. ما در بحث دین اجتماعی دچار یک تعارض فکری و رفتاری هستیم. دین رو میخواهیم اما برای کارهای شخصی نه اثر گذاری اجتاعی. هر چند در عقیده ادعای اجتماعی بودن دین رو داریم، ولی در عمل کاملا سکولار هستیم و دین رو فردی کردیم. چون امر به معروف و نهی از منکر رو تقبیح میکنیم و میگیم همه چیز ما به خودمون ربط داره. یعنی دستدین رو در اثر گذاری بستیم.
مثل اینکه به درخت آب ندیم و انتظار میوه آبدار داشته باشیم.
علیکم السلام
حرفاتون خیلی منطقی و درسته فقط یه سئوال برام پیش اومد، چرا جوامع اسلامی انقدر اوضاعشون خرابه و بیشتر مریضی‌های اجتماعی مثل بی‌سوادی،فقر، بی‌نظمی،دزدی، رشوه ، جنگ، اقتصاد نابود و ..‌. انقدر توشون به چشم میخوره؟‌ 
یا کشورهای حوزه‌ی خلیج‌فارس هستن که خیلی‌هاشون رو اصلا مسلمان نمی‌دونیم یا معتقدیم از بیخ دارن خراب عمل میکنن یا کشورهای اطراف خودمونه که وضع‌شون معلومه، این بلا چرا داره بیشتر سر جوامع اسلامی میاد؟ همش مشکل از مردم و اجتماعمونه یعنی؟! 
سلام
خواندن گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی پیرامون جامعه دینی رو پیشنهاد میکنم بخوانید. اساساً از دین دو قرائت وجود داره، و در این گفتگو یا مناظره این دیدگاه ها بررسی شده...
سلام
نخوندم متاسفانه فرصتی پیش بیاد حتما:)
 فکر میکنم از دین صدها شاخه و قرائت وجود داره، هر کی برای خودش یه قرائتی کرده و فتوایی داره...
فکر کنم منظورمو برعکس متوجه شدید . من دقیقا با این حرف شما موافقم نه مخالف . آزمون و خطا به هیچ وجه راه خوبی برای انتخاب دین نیست . 
پس چاره چیه؟ انتخاب از روی استدلال‌های کلامی و تئوری؟
انتخاب از روی استدلال ،
بعد از انتخاب و اجرا کردن دین و دیدن ثمراتش ،
با ثمراتش انتخابمون رو تقد می زنیم ببینیم درست بوده یا نه . این جاست که دیگه جای استدلال نیست .
یه مقدار پیچیده شد ، ولی شد :)
آری شود ولیکن به خون جگر شود :))
به نظرم راه خوبیه ولی بازم خیلی زمان‌بره، شاید هم بهای فهمیدن بعضی چیزها زمان و عمرمون باشه، شاید هم اصلا هدفش همین باشه و من خیلی پیچیده‌اش کردم :)
چهارشنبه ۱۷ بهمن ۹۷ , ۱۵:۴۱ علی صدیقی پاشاکی
مردم و حاکمان تاثیرات متقابل بر هم دارند. مردم خسته و ناامید حاکمان ضعیف انتخاب میکنند که اونها هم روحیه ضعف رو به بقیه جامعه هم منتقل میکنند. مردمی که به دنبال دنیا پرستی باشن با حاکم الهی کنار نمیان و نتیجه اش میشه شهادت اهل بیت.
بالعکس حاکمان فاسد و ... هم تاثیرات خودشون رو میگذارن و مردم رو هم به سمت انواع فسادها میکشانند.

ولی در کل روحیه دنیا پرستی باعث این همه مشکل شده. و چون نه حاکمان و نه مردم به تعالیم دینی عمل نمیکنند شاهد این وضع اسفبار در ممالک اسلامی هستیم. چون گفتند پول نفت داریم و راحتیم. اما نه راحتن و نه پولدار. فقط فاسدن. چون پول در هر شرایطی فساد میاره. مگر اینکه تقوا وجود داشته باشه که مدیریتش کنه.

و اینکه ما عقب ماندیم البته دلیل دیگر هم داره. مثل اینه که رفتیم پیش پزشک و نسخه عالی گرفتیم و داخل جیبمان قرار دادیم و پزش رو میدیم. دریغ از اینکه ببریم و دارومون رو تهیه و استفاده کنیم. دقیقا مثل بودن قرآن و روایات در دستان ماست.
ببخشید که این مثال رو میزنم. اما تعبیر قرآن اینه: (کمثل الحمار یحمل اسفارا)
به نظرم مردم ما ۴۰ سال پیش خودشون رو ثابت کردن، اینکه امروز وضع چرخیده همش مشکل از مردم نیست ، وضعیت امروز مملکت از حاکمان فاسده که تو لباس دین ‌خدا شمشیر بستن به قتل دین خدا! ولی اینکه این حاکمان خودشون رو عالمان دین می‌دونستن و وضع اینه چیز عجیب و ناراحت کننده‌ایه، مردم با دیدن این چیزها زده شدن، به قولی به تقی تقوامون وا رفت.

این روزها بیشتر فکر میکنم و بیشتر تردید میکنم، به اینکه اصلا این نسخه کارساز بوده؟ ممکنه مشکل از نسخه بوده باشه؟! 
دیروز یه اتفاقی افتاد یاد همین آیه افتاده بودم برای خودم :))

وبلاگتوووون عالیه 
موفق باشششششید

تشکر
بنظرم هر دو درسته
حضرت میگه (طبق مضمونی که نوشتید) دین باید ملاک سنجش باشه
امام صدر هم میگه دین رو باید از میوه شناخت
ما اگر ببینیم شراب خوار ترک خُمر کرد، پس دین میوه داد در اینجا ملاک رو باید بر دین گذاشت چون دین آن شخص را نجات داد.
مقصود امام صدر اینه که دیدن درست دینی است که انسان رو می سازه و مقصود حضرت امیر اینه که دینی که انسان رو ساخت باید ملاک سنجش باشه
اگه منم درست متوجه شدم :)
یعنی فقط دینی که انسان رو ساخت باید ملاک سنجش باشه! بعد اون وقت مثلا اگه دینِ ما انسان رو نساخت نباید ملاک سنجش باشه؟ 
البته دوستان گفتن که دین مردم بیشتر منظور راه و روش و سبک زندگیشونه تا دین الهی!
این هم می تونه باش (اشاره به نظر دوستان)
بحث واقعاً پیچیده ای هست، در یه جایی خوندم دین چیزی است که انسان به آن اعتقاد دارد.
راستی این لینک جالبه، اگه وقت کردید بخونید.
http://wiki.ahlolbait.ir/دین

به نظرم  واقعا تعریف دین میتونه همین باشه :)
ممنون بابت لینک، میخونمش :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan