چهارشنبه ۲۸ مهر ۹۵
در راستای چالش اول که بهار خادمی منو دعوت کرده:))
سه تا چیزی که بدون اونها خوابم نمیبره:) بالاخره بعد از تفکرات فراوان سه تا چیز به ذهنم رسید :)
1- اولیش خودم :) ( منظورم وجود فیزیکیمه) البته از گردن به بالاست:)
عکس خودم:))
2- پتو(مجاز از هر چیزی که بشه روم بگیرم :) )
3- گوشیم ( چون نشد عکس خودش رو بگیرم عکس صفحه ی اولش رو میزارم:) )
یه چیز دیدنی از شهرم:
دریای زیبای شهر که دیدنش این مصرع رو یادم میاره : شهر خاموش من آن جان خروشانت کو؟!
و اما چالش بعدی (وبلاگ خانه من) ؛ سه تا از چیزهایی که خیلی دوسشون دارم.
شاید برای دوست داشتن چیزهای مختلفی باشه ولی از بینشون اینها رو انتخاب کردم.
1-دفتری با طرح شهید همت : سومین دفتر از مجموعه دفترهای خاطرات هر شب من که مخاطب خاص داره و وصیت کردم اگه روزی نبودم و اومد حتما دفتر رو به دستش برسونن.
2-دفتر شعر که 3,4 دفتر شعرمه و مدت زیادی نیست شروعش کردم
انتخاب این صفحه هم (که البته شعرهاش خیلی واضح نیوفتاده) بیشتر بخاطر وجود اون بیت شعریه که زیاد دوستش میدارم :)
تو عروس کسی اگر بشوی نگذارم که دست روی دست
من؛ محمد علی قاجارم مجلست را به توپ خواهم بست
پ ن 1: عروس موجود در شعر برای ما احتمالا باید بشه داماد:))
3-پلاک: پلاک مذکور که در یک پست معرفیش کرده بودم خدمتتون:)
علف خشک شده زیبای موجود در تصویر نیز (که علمای خانه در مورد این که اسمش چیه اختلاف دارن :) ) نزدیک به 7 سال پیش به عنوان یه خاطره از جایی چیدم,بسی دوستش میدارم:)
پ ن 2 : از صاحبان تمام چالش ها تشکرات لازم رو به عمل میارم:)