هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


همه به جای خود

نفس های آخر محرم و صفر نزدیک شده ... 

دوباره لباس های سیاه جمع شد ....بوی حلیم و غذای نذری از وسط کوچه ها و هیئت ها پر کشید... پارچه های سیاه از در و دیوار شهرها پایین اومد...

پسرهایی که به حرمت محرم سرها رو پایین انداخته و دور متلک انداختن رو خط کشیده بودند ؛ دخترهایی که روسری ها رو جلوتر کشیده و رنگ و لعاب روی صورتشون رو پاک کرده بودند، سرکار اصلیشون برگشتند.

دوباره صدای نوحه ها تو شلوغی شهرها گم شد و صدای اهنگ های بندری عروسی ها به شهر برگشت...

انگار همراه لباس و شال عزا، ح س ی ن هم رفت ته گنجه ؛ تا سال بعد ، محرم بعد ، هیئت بعد و ...

انگار آخر صفر باید از خودمون بپرسیم؛ برای بی حسین شدن آماده ایم؟؟!!!

پ ن : شاید محرم سال بعد جز کسانی باشیم که به یادشون بگن : صلواتی بفرستید به یاد کسانی که سال پیش بین ما بودند و امسال دیگه تو جمع ما نیستند ... 



پیش بسوی ربیع :)
+معذرت میخوام اگه کامنت د رحال و هوای پست نباشه
معلومه خیلی عجله دارید:)
خواهش میکنم جالبیش به همینه:)
ممنون از حضورتون
والا ما که ندیدیم توی محرم هم رعایت بکنن
اتفاقا گناه ها همچنان ادامه داشت، آرایش ها غلیظ تر هم شد ...
چی بگم والا
موفق باشین
یا حق
والا خودمم تو محرم چندبار متلک خوردم ولی شنیدم بعضی ها رعایت میکنن.:)
ولی واقعا محرم یه نوع امنیتی توش هست که تو ماه های دیگه نیست شاید بخاطر تعداد زیاد هیئت هاست.
ممنونم
تشکر از حضورتون
چهارشنبه ۳ آذر ۹۵ , ۱۹:۵۸ ابو اسفنج بلاگفانی
دلمون تنگ میشه. ولی...
روایت داریم از امام صادق علیه السلام که میفرماین بیشتر از سه روز نمونین تو کربلا.
شخصا احساس میکنم منظور امام این بوده که ما رو تشنه نگه دارن نسبت به کربلا.
یعنی از 365 روز سال 362 روزش رو فقط با یاد کربلا زندگی کنیم.
اون موقع وقتایی که میریم کربلا قدر میدونیم واقعا!
حالا یه همچین چیزی رو برای محرم و صفر تصور کنین. 10 ماه انتظار میکشیم. دو ماه قدر میدونیم. نمیشه که همۀ 12 ماه محرم باشه.
دنیا میچرخه. نمیشه هم کاریش کرد. فقط باید دلتنگ موند و صبر کرد.
التماس دعا.
بله 2 ماه محرم و صفر هست و نمیشه همیشه محرم بود ولی کاش اثر همون 2 ماه روی ما تو اون 10 ماه بعد بمونه اما متاسفانه نمی مونه.
انگار با رفتن ماه عزا توبه های ما هم میره؛ حسین هم از حافظه مون میره تا محرم بعد...برای من که انگار همین طور بوده.:(
ممنون از حضورتون
عجله که نداریم و حس شادی خاصی بهم دست میده اول ربیع :)
شادیتون مستدام:) برای همه شادی میاره :)
ممنون از حضورتون
"پسرهایی که به حرمت محرم سرها رو پایین انداخته و دور متلک انداختن رو خط کشیده بودند ؛ دخترهایی که روسری ها رو جلوتر کشیده و رنگ و لعاب روی صورتشون رو پاک کرده بودند، سرکار اصلیشون برگشتند."
واقعا هنوز همچین اتفاقایی میفته ؟؟ که به جز موارد استثنایی کسی حرمت محرم و صفر رو نگه داره ؟
 این دو خط پستتون برام خیلی جالب بود و تعجب آور
میگن هنوز بعضی ها هستن ، خودم کسی رو میشناسم که روز عاشورا و تاسوعا ارایش نمیکنه.
حتما پسرهای اینجوری هم هستن... پس جای امیدواری هست.
ممنون از حضورتون
@مرحبا ابو
راستش کامنت ابو خیلی به دلم نشست. می گویند کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا نگویید. هیچ روزی مثل عاشورا و هیچ ارضی مثل کربلا نیست و نمی شود.
شاید که باید دل ها آماده باشد که نیست؛ که باید بشود و برای این دو ماه می شود.
یدالله فوق ایدیهم، نمیذاره این نور خاموش بشه. اجازه بدین که اونهایی که می خوان به ذاتشون برگردن، مهم اینه که احترام این دو ماه رو حفظ می کنند، الباقیش موسی به دین خویش و عیسی به دین خویش. وظیفۀ ما گفتن و نوشتنه...
احسنتم
یا علی مدد
بلی کامنت زیبا و جالبی بود.:)
البته این کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا فلسفه ی طولانی داره و برای امام زمان هر عاشورا همون عاشورای 61 هجریه.دل باید عاشورایی و کربلایی باشه.
البته بازم خوش به حال اونهایی که حداقل احترام این دو ماه رو نگه میدارن.
ولی به هر حال دل ما برای محرم و هوای حسین(ع) تنگ میشه.
کاش همون قدر که میگم خودمم بتونم عمل کنم.
ممنون
تشکر از حضورتون
عبارت قبل از پ ن عالی بود
لطف دارید
ممنون از حضورتون
تازه خیلی جاها این موارد واسه همون 10 روز اوله .. و ی کمم نزدیک اربعین!
همین چند دقیقه پیش صدای نوحه ی هیئت سر کوچه مون قطع شد.
اینجا هم 1،2 سال بیشتر نیست که هیئت ها بر اساس اصل رقابت شروع به زیاد کردن زمان عزا داری کردن تا جایی که یکی از هیئت ها همه ی 2 ماه رو مراسم گرفت و بقیه هم تا حدودی شکر خدا از قافله عقب نیوفتادن.
ممنون از حضورتون
دختر پسری که فقط برا دو ماه بخوان اینجوری بشن و باشن همون بهتر که نباشن! دافعه این کار به مراتب بیشتر از جاذبه ش هست. 

به هر حال اونها تو این دوماه با خدای خودشون معامله میکنن.حرمت امام حسین رو نگه داریم هم کم چیزی نیست.
ولی بله این سوء تفاهم که هم میشه اونجوری بود و در عین حال اینجوری هم بود پیش میاد ، دوتا اخلاق که کاملا با هم در تضادن.
ممنون از حضورتون
پنجشنبه ۴ آذر ۹۵ , ۰۰:۰۲ جـنگـــ نـــرمــــــــــ | ســــامیـــ یــو ایـکســـــــــــ
همه از دو حالت خارج نیستند
یا میمرند
یا شهید میشند
ان شاء الله از دسته دومی باشیم و لیاقتشو داشته باشید...
مقصد همه خاک است خدا را دریاب ...
بین و شهادت فکر کنم قرنها فاصله است ؛ ولی کاش قسمت منم بشه.
ممنون از حضورتون
پنجشنبه ۴ آذر ۹۵ , ۱۰:۲۱ محمد حسین امینی
دلنوشته قشنگی بود و کاملا واقعییت داشت


خوبه اگه هر روز یه تلنگر به خودمون بزنیم....
لطف دارید .
خوبه ولی متاسفانه این کار رو نمی کنیم.
ممنون از حضورتون
دلم تنگ میشه برای محرم://
دل ما نیز
ممنون از حضورت
کامنت ابو ومیرزا هم به دل من نشست...مسئولین بیان بلندشون کن:)))
بلی ... :))
ممنون از حضورت
محرم امسال برا منم خیلی فرق داشت با سالای قبل
امسال همه چی فرق داشت
دل منم تنگ میشه...
:)
شاید...
دل ما نیز :/
ممنون از حضورت
با تاسف فراوان...
:(
ممنون از حضورت
واقعا پست تاثیر گذاری بود
پ.ن:کاش زودتر میرفتیم تا پرونده اعمالمون سنگین تر نشده
خدا رو شکر.
نه من که توانایی پاسخگویی به همین ها رو هم هنوز ندارم.:(
ممنون از حضورتون
بسم رب الحسین علیه السلام


سلام خواهری

آخ قلبم شکست با حرفاتون

حقیقتا که کار ما از کار حضرت فیل سختتره...اینکه بتونیم نگه داریم حب حسینی مون رو...

اما در این عرصه چند نفر موفق هستند؟؟؟

عالی نوشتی خواهری

الهی همیشه ثبت قلبک علی العشق الحسین باشی

...

دعامون کن

یازهــــرای اطهر
سلام خواهری :)
اره سخت و مهم 
من که نبودم نمی دونم چند نفر موفق هستند.
لطف داری عزیز:)
ان شاا...
محتاجیم به دعا
یاعلی:)
ممنون از حضورت
باسلام و ادب....خیلی بجا و زیبا بود...واقعا سال دیگه برای ما عمری میمونه که مخرمی دیگر را درک کنیم؟
سلام
لطف دارید
ان شاا... که باشه 
ممنون از حضورتون
کاش اثرات این دو ماه همیشه تو زندگیمون می موند.
کاش...
کاش...
ممنون از حضورتون
جزاک الله .... متاسفانه کمییت عزای حسینی غالب بر کیفییت آن شده؛ مع الوصف این پایانی است که ترسیم کردید...... یاحق
بله متاسفانه همین طوره.
ممنون از حضورتون
کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا
:)
ممنون از حضورتون
سلام،خوشحالم از آشنایی با پیج تون

واقعا تاسف داره، تموم شدن این روزها جوریه انگار هیچ وقت نمیخواد برگرده!
کاش حال و هوای خوبش همیشگی بود.

لطف دارید.
:(
کاش بود و کاش باشه.
ممنون از حضورتون
سلام
)):
سلام
:)
ممنون از حضورتون
من حتی پست مخصوصشم آماده کردم :)
خداحافظی شیک :)
ممنون از حضورتون

من میگم آدم باید از اهل بیت بخواهد تا مارو در خونه خودشون نگه دارن و خودمونم یه کوچولو پیگیری کنیم با گوش دادن به نوحه های خوب در همه ی ایام.. رفتن به هیئت های هفتگی.. امام زاده ها..

من مثلا کسی رو میشناسم که بخاطر اینکه تنظیم صوت هیئت رو بلده، در ایام معمولی هفته ای 3 هیئت مختلف میره.. :) خب این بنده خدا یه جورایی زندگیش گره خورده و خودشم میگه خداروشکر..

ان شاء الله خدا کمکمون کنه
البته در همه ی ایام که نمیشه نوحه گوش کرد اینجوری ادم زده میشه به نظرم.
ایشون هم لطف اهل بیت شاملشون شده.
ان شاا...
ممنون از حضورتون
یاعلی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan