چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷
پیرمردی وسط روضهی ما گفت حسین
من نگفتم ولی ارباب مرا هم بخشید
پن۱: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... ابالفضل نیامد ...
پن۲: چند شب پیش مداحِ هیئت سر کوچه داشت شادمهر میخوند " تو میگی یه وقتها گاهی پیش میاد یه اشتباهی..." البته با کمی تفاوت!
درسته که باز اهنگهای شادمهر صد شرف داره به اون عُسین عُسینهایی که انگار تو دیسکوان ولی به هر حال یه خرده تغییر و تنوع تو ریتم آهنگ خوانندهها بد نیست :|
پن۳: امسال، بعد از سی و خردهای سال، اولین باره که روز تاسوعا(یا شب عاشورا) حلیم نداریم، یه حس عجیبی دارم، حسی که اصلا دوستش ندارم.
پ۴: میگفت صدام ملعون با کفش میرفت تو حرم امام حسین ولی موقع وارد شدن به حرم حضرت عباس میترسید، از همون دمِ در کفشهاش رو در میاورد ...
اصلا ابالفضل خودش یه حکایت جداست ...
پن۵: امسال هیچجا نرفتم، رنگ هیئت هم ندیدم هنوز ، دلم هوس چای روضه کرده، به قول ابوالفضل چای آقا حسین!
هر کی رفت لطفا حرفهای من یادش بمونه "تکخوری ممنوع! یاد ما هم باشید ، برای مریضها هم خیلی دعا کنید".