پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷
نظرات (۲۱۲)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۸:۵۱
نسر ین
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۸:۵۳
الهه ...
من و عشق و دل دیوانه بساطی داریم
عقل هی فلسفه میبافد و ما میخندیم (منسوب به وحشی بافقی)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۸:۵۵
مریــــ ـــــم
مارا همه شب نمیبرد خواب
ای خفته ی روزگار دریاب
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۸:۵۹
فرشته ...
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین
خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۲
مریــــ ـــــم
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۴
فرشته ...
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۴
Parad ox
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی
ولی با خفت و خاری ، پی شبنم نمی گردم ...
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۵
مریــــ ـــــم
شبی را در پس پرده نشستم
به دنبال شه شاهی نشستم
(فکرکنم همین بود)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۸
مریــــ ـــــم
عاغا خواهرم گفت اینو
الان میگه از خودم یه چیزی گفتم
:دی
من شرمندم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۹
فرشته ...
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۰
مریــــ ـــــم
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۲
فرشته ...
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۵
مریــــ ـــــم
الا یا ایها ساقی ادرکاسا وناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۶
الهه ...
ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۷
مریــــ ـــــم
توانا بود هرکه دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
:دی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۹
الهه ...
:))))))
دوش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مکن
چون خمشان بیگنه، روی بر آسمان مکن
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۲۱
مریــــ ـــــم
نشنو از نی نی حصیری بی نواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
به به
:دی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۲۶
الهه ...
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۳۵
مریــــ ـــــم
م رو برای منفی کردن ما کرمونیا به کار میبریم
ولی اینو میدونم نشنو هست
:دی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۳۶
اله سار
الا ای پیر فرزانه مکن منعم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۳۶
میــ๛ آنـہ
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۳۶
مرتضا دِ
آه آی فلک نفرین به تو ببین چه می کشم من
جدا از آن مهرافروز :)) در زیر آتشم من
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۵۱
Neo Ted
من یه توپ دارم قلقلی است
سرخ و سفید و آبی است
ت بدید دوستان.
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۵۴
الهه ...
فقط «من»ِ اولش:)))
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۵۴
فرشته ...
نگاه خستهی عاشق کبوتر جلدی است
اگر چه میپرد اما همیشه پابند است
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۱۹:۵۶
Neo Ted
چرا خراب میکنی بازی ر؟! چرا ت ندادی؟! بازی ر خراب کنم؟ هن؟!
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۰۱
فرشته ...
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایهها رنگ سیاهی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۰۴
Neo Ted
اون دچار کلاً اشتباه زده بود. حسابش نکن. اون صرفاً در حوزهی مسائل مربوط به ویلدورانت خوبه. شعر فقط خودم.
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۱۶
تو دلی
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۱۶
جناب منزوی
کلاً قطار مشاعره از ریل خارج شد :)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۱۸
🦉 شباهنگ
ر؟
حافظ میگه:
رخ تو در دلم آمد؛ مراد خواهم یافت
چرا که حال نکو در قفای فال نکوست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۲۱
الهه ...
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۲۲
تو دلی
محرم این هوش جز بی هوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۰
🦉 شباهنگ
تصور کردنِ این که خدای من دو چشم توست
برای مردم پامنبری سخت است؛ میفهمی؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۳
الهه ...
یاد باد آن که زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیدهی ما شاد نکرد
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۳
جناب منزوی
تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۳
مریــــ ـــــم
ی ندارم
ر قبوله؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۴
جناب منزوی
در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا وخموش
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۶
جناب منزوی
الان دال دادم خو :)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۷
فرشته ...
شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۳۸
🦉 شباهنگ
مثل باران بهاری که نمیگوید کِی
بیخبر در بزن و سرزده از راه برس
حسین منزوی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۴۰
جناب منزوی
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۴۶
🦉 شباهنگ
یا رب نظری بر من سرگردان کن
لطفی به منِ دلشدهٔ حیران کن
با من مکن آنچه من سزای آنم
آنچه از کرم و لطف تو زیبد آن کن
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۴۷
فا رام
یا رب اسیرم و دل من در پناه توست
بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۴۹
الهه ...
الان «ن» یا «ت» یا «د» ؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۰
.: مهتاب :.
یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۰
الهه ...
یا «ش»؟ :)))))
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۰
تو دلی
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۱
🦉 شباهنگ
یا رب نون؟ یا رب ت؟ یا رب دال؟ یا رب شین؟ :))) یا رب کدومش؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۲
.: مهتاب :.
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شدهام بی سرو سامان که مپرس
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۶
🦉 شباهنگ
نمیدونم از بچههای اینجا کسی مشاعرههای دوران بلاگفای مستر نیما یادشه یا نه. خیلی سال پیش بود. اینجوری بود که هر کی میخواست مشاعره شرکت کنه خبر میداد و یه شماره بهش داده میشد همون اول بازی و بعد به ترتیب شمارهها هر کی شعرشو کامنت میذاشت. وسط بازی هم هر کی میخواست میتونست اضافه بشه. اینجوری دیگه همزمان چند تا شعر با یه حرف کامنت گذاشته نمیشد و میدونستیم منتظر کی هستیم و کی نوبتشه. و اگه تا سه یا چهار دقیقه کامنت نمیذاشت نفر بعدی شعرشو مینوشت :)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۰:۵۸
.: مهتاب :.
بیخیال ادامه بدیم. بین چنتا، اون اولی رو حساب کنیم.
سالها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۰۴
.: مهتاب :.
مرا میبینی و میلم زیادت میکنی هر دم
تو را میبینم و هر دم زیادت میشود دردم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۰۵
.: مهتاب :.
عایا همه رفتید و من دارم به مشاعره با خودم میپردازم؟😁
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۰۷
فا رام
میروم اما نمیپرسم زخویش
ره کجا؟ منزل کجا؟ مقصود چیست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۰۹
.: مهتاب :.
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هردم آید غمی از نو به مبارکبادم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۱۴
فا رام
ما عاشقان مستیم سر را ز پا ندانیم
این نکته ها بگیرید بر مردمان هشیار
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۱۴
.: مهتاب :.
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
(ببخشید فقط از حافظ یادم میاد، فرمودن که «حافظ، حافظه ماست» :دی)
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۱۵
.: مهتاب :.
رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۱۹
فا رام
اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیز است
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۱۹
🦉 شباهنگ
ای که مرا خـوانـدهای، راه نـشـانـم بـده
در شـب ظـلـمــانیام، مـاه نــشـانـم بـده
یوسـف مصری ز چـاه، گـشت چنـان پادشـاه
گـر کـه طـریـق ایـن بُـود، چـاه نـشانم بده
سید حمید رضا حسینی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۲۱
.: مهتاب :.
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۲۲
🦉 شباهنگ
سه نفر همزمان الف فرستادن. با ت ادامه میدیم
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۲۲
.: مهتاب :.
تو را از بین صدها گل جدا کردم
تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۲۵
.: مهتاب :.
من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا
بنده معتقد و چاکر دولتخواهم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۲۸
.: مهتاب :.
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۲۸
.: مهتاب :.
من که عیب توبهکاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۳۰
.: مهتاب :.
می خواه و گلافشان کن از دهر چه میجویی
این گفت سحرگه گل بلبل تو چه میگویی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۳۲
فا رام
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۳۲
Dark. MH
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۳۶
Dark. MH
انصافا اون لحظه م بودش
یه لحظه اینترنت کج و کوله شد اینجوری شد
+
ادیتش کردم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۳۸
.: مهتاب :.
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۱
.: مهتاب :.
امیدوارم تکراری نباشه:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۳
تو دلی
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۷
.: مهتاب :.
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۷
فا رام
ای که هوای منی بی تو نفس ادعاست
ذکر کمالات تو تذکرﺓ الاولیا ست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۸
.: مهتاب :.
نت فاجعه است://
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۹
.: مهتاب :.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین ره که تو میروی به ترکستان است
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۹
فاطمه :)
تا نهادم پای در وحشت سرای روزگار
عمر من در فکر آزادی چو زندانی گذشت
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۱
.: مهتاب :.
تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهونه هر عاشق واسه زنده بودنی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۱
مِلوچِک .
تهمت آسودگی بر دیده ی عاشق خطاست
خانه ای کز خود برآرد آب، جای خواب نیست!
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۳
.: مهتاب :.
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۳
فا رام
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۳
فاطمه :)
تا کی غم این خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کین دم که فرو برم برارم یا نه
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۴
Dark. MH
تا دل به برم هوای دلبر دارد
افسانه عشق دلیل از بر دارد
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۴
.: مهتاب :.
اشتباهه... با د باید بگیم الان
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۵
فاطمه :)
دوشت به خواب دیدم و گفتم که آمدی؟
ای خوش ترین خوش آمده بار دگر بیا
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۱:۵۸
.: مهتاب :.
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۰۰
فاطمه :)
توبه ات از روزهایم عشق بازی را گرفت
آه از آن زاهد که استغفار یادت داده است
سلام فرشته جان
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۰۳
فا رام
تا به فراق خو کنم صبر من و قرار کو؟
وعده ی وصل اگر دهد طاقت اتظار کو؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۰۵
فاطمه :)
و اگر از تو ببندد همه ره ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۰۶
🦉 شباهنگ
وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد
مرده آن تن که بدو مژدهٔ جانی نرسد
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۰۸
.: مهتاب :.
دوستان در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۰
🦉 شباهنگ
من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۱
فاطمه :)
من همان خسته بی حوصله غم زده ام
آدم بد قلقی که رگ خوابم شعر است
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۱
.: مهتاب :.
عاقا من عاشق این غزلیام که یه بیتشو شباهنگ الان گذاشت...ببخشید نمیتونستم نگم😄
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۴
🦉 شباهنگ
@مهتاب
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بیقرار من باشی
چراغ دیده شب زنده دار من گردی
انیس خاطر امیدوار من باشی
چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
تو در میانه خداوندگار من باشی
از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او
اگر کنم گلهای غمگسار من باشی
در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی
شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوکوار من باشی
شود غزاله خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی
سه بوسه کز دو لبت کردهای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی :))))
من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
من ار چه حافظ شهرم جوی نمیارزم
مگر تو از کرم خویش یار من باشی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۵
فاطمه :)
ی میدم به شباهنگ قبلی دیر رسید
یک کلبه خراب و کمی پنجره
یک ذره آفتاب و کمی پنجره
ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۷
🦉 شباهنگ
ه؟
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۸
.: مهتاب :.
@شباهنگ
الان احتمالا فرشته میاد میزنتمون ولی بگم حفظ کردن یه غزل از حافظ، تحقیق میانترم ادبیات سوم راهنمایی من بود.
و اون غزلی که من حفظ کردم این بود:)
بسیار نوستالژیکه برام:))
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۲۰
فاطمه :)
من در پی خویشم به تو بر می خورم اما
آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۲۲
🦉 شباهنگ
تو اون مشاعرههای دوران بلاگفا که چند کامنت بالاتر توضیح دادم در موردش، یه سری کامنتها موسوم به پیام بازرگانی هم داشتیم. اینجوری که تا ملت فکر کنن یه بیت با فلان حرف پیدا کنن بقیه اگه شعر خوشگلی داشتن با عنوان پیام بازرگانی کامنت میذاشتن که بقیهٔ دوستان بخونن و حوصلهشون سر نره. به حرف آخر این ابیات نباید توجه بشه و صرفاً پیام بازرگانیان.
مثل این:
رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته
مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته
سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم
که گفتا حل شود مشکل ولی آهسته آهسته
#پیام_بازرگانی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۲۷
فاطمه :)
@شباهنگ
به امید روزی که پیام بازرگانیا اینقدر قشنگ بشن صلواات...
چیه روغن بدون پالم و مای بیبی و مایع ظرف شویی:))
تا حالا همچین مشاعره ای دیدید خدایی؟؟
ادامه میدیم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۲۹
.: مهتاب :.
تو را ای کهن پیر جاوید برنا
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۲۹
فاطمه :)
تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس
نازم این مهمان که بیرون کرد صاحب خانه را
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۱
فاطمه :)
م
من و عشق و دل دیوانه بساطی داریم
عقل هی فلسفه می بافد و ما می خندیم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۱
.: مهتاب :.
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۲
.: مهتاب :.
@فاطمه
حسودیم شد به شعرایی که بلدی:)))
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۲
فاطمه :)
ما را زیر پر هست راهی به آن گلستان
هر چند سخت بندد صیاد بال ما را
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۴
.: مهتاب :.
من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۵
آقاگل
اِ، مشاعره :)
با میم :
من گنگ خوابدیده و عالم تمام کر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش!
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۶
.: مهتاب :.
ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی
از کار خود افتادی در کار دگر رفتی
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۶
آقاگل
دیر گفتم رفت با دال:
دشمنت را همچو میخ خیمه میخواهم مدام
تن به خاک و سر به سنگ و ریسمان بر گردنش!
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۳۶
فاطمه :)
@مهتاب
ولی شعرایی که اکثر ملت بلدن رو بلد نیستم!!
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۴۲
فاطمه :)
یک عمر دور و تنها تنها به جرم اینکه
او سر سپرده می خواست من دل سپرده بودم
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۴۲
آقاگل
زود زود میاد. باید رفرش کنی. نمیشه.
این با ی:یکبار به من قرعۀ عاشق شدن افتاد
یکبار دگر... بار دگر... بار دگر... نه!
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۴۴
.: مهتاب :.
با این وضع فاجعهناک نت ترجیح میدم در اوج خداحافظی کنم تا این که بیت اشتباه بفرستم مدام://
ممنون از همه:)
ممنون از فرشته خانم:))
شب همگی بهخیر.
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۲:۴۴
فاطمه :)
هم رفتنم خطاست و هم باز گشتنم
چون اره در گلوی سپیدار مانده ام
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۳:۰۳
آقاگل
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۳:۲۰
فرشته ...
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۳:۲۶
🦉 شباهنگ
ای ملک العرش مرادش بده :دی
و از خطر چشم بدش دار گوش
پنجشنبه ۱۰ آبان ۹۷ , ۲۳:۲۸
فرشته ...
شبیه قطرهبارانی که آهن را نمیفهمد
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمیفهمد
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۰۹
مریــــ ـــــم
من هنوز به امید ر میام اینجا سر میزنم
:|
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۲۵
اَسی ...
دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
@شباهنگ
یادش بخیر مشاعره های مستر نیما! البته من تو بیان همراهتون شدم. اگه بگم ورود من به دنیای وبلاگ از همونجا بود پر بیراه نگفتم
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۲۶
فا رام
دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۲۸
فا رام
بازم همزمان شد..
با "و"
و گر گوید نمیخواهم چو حافظ عاشق مفلس
بگوییدش که سلطانی گدایی همنشین دارد
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۴۳
🦉 شباهنگ
@اسی
وای بالاخره یه آشنا پیدا کردم که اون مشاعرهها یادش باشه. یادته من همهش از لب و چشم یار شعر مینوشتم؟ :))
همیشه هم با الانور سر اینکه من شمارهٔ دوم باشم یا اون در رقابت بودم. مستر خودش اولی بود. بعد ما بهترتیب بعد اون شعر مینوشتیم
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۴۹
تو دلی
دل خوشی ها کم نیست،دیده ها نابیناست..
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۰:۵۰
اَسی ...
@شباهنگ
آره دقیقا :))
چه روزایی بود! دلم تنگ شد...
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۹:۲۷
فرشته ...
با دال ادامه میدیم :)
دلا این عالم فانی به بک ارزن نمیارزد
به دنیا آمدن بر زحمت رفتن نمیارزد
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۰۹:۳۱
تو دلی
مگه شعر نو هم دو مصرعیه ؟:/
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۰:۰۶
🦉 شباهنگ
نه اون موقعها اصن مراد نبود.
با دال ادامه بدیم!
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۰:۰۹
🦉 شباهنگ
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۱:۰۴
khanomi ..
مشاعره..
از یه زمانی دیگه هر چی شهر داشتم پاک کردم و هیچوقت دل ودماغ مشاعره نداشتم:)
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۱:۴۹
روزهـا ..
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جــان باید که دل برداشتن...
حافظ
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۲:۲۹
فاطمه :)
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۲:۴۳
الهه ...
تا تو هستی و غزل هست، دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۲:۵۱
فاطمه :)
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
سرعت مشاعره رو در نظر دارید :))
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۳:۰۴
الهه ...
سرعت خوبه بابا، زیاد که باشه مثل دیشب قاطی میشه:)))
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۳:۱۰
فرشته ...
هلا عشق بی تو حقیرم، حقیر
تو بارانی و من کویرم ، کویر
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۳:۲۱
🦉 شباهنگ
روزی به دلبری نظری کرد چشم من
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد
عشق آمد آن چنان به دلم در زد آتشی
کز وی هزار سوز مرا در جگر فتاد
+ سعدی
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۳:۲۷
فاطمه :)
دلخوشم با غزلی تازه، همینم کافیست
قبوله این؟
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۳:۵۴
فرشته ...
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۳:۵۹
فاطمه :)
در این درگه که گه گه کُه،کَه و کَه کُه شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه
برای جبران اینو گذاشتم ،چه مشقت ها که کشیدیم برا حفظ مصرع اولش:))
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۴:۰۵
فرشته ...
همه هست ارزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم،برسم به آرزویی
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۴:۲۷
فاطمه :)
@آره منم هر دو تاشو شنیدم ولی اینو نوشتم نمی دونم کدوم درسته.
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۴:۳۸
فرشته ...
ای آنکه مرا بردهای از یاد، کجایی؟
بیگانه شدی، دست مریزاد، کجایی؟
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۴:۵۸
فاطمه :)
یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه ی زندگی همین است گلم
در سایه کوه باید از دشت گذشت
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۵:۱۲
فرشته ...
تا در تو نظر کردم، رسوای جهان گشتم
آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۵:۲۸
فا رام
در باغ جهان پا نگرفتیم چنان سرو
چون سایه سبک از سر دیوار گذشتیم
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۵:۳۳
فاطمه :)
ما لعبتگانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۵:۴۲
🦉 شباهنگ
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بیعنایت
حافظ
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۵:۵۲
فا رام
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۶:۰۲
فرشته ...
تاب بنفشه میدهد طرهی مشکسای تو
پردهی غنچه میدرد خندهی دلگشای تو
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۶:۰۸
فا رام
واعظیم اما نه بهر خویشتن
از برای دیگران بر منبریم
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۸:۰۵
لافکادیو
من مشاعره بلد نیستم. شعر تو خاطرم نمیمونه. کبر سن و این چیزا... هی میام و میرم حرف من بیاد بیتم رو بنویسم... نمیاد.
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۸:۲۲
فرشته ...
من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه؟
صدبار تو را گفتم، کمخور دو سه پیمانه
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۸:۳۳
.: مهتاب :.
حالیا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۹:۰۹
فا رام
ما گوشهنشینان، چمنآرایِ خیالیم
در خلوتِ ما نُکهَتِ گل، بار ندارد
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۹:۱۲
🦉 شباهنگ
یه دال دلبرانه بدیم از سعدی به افتخار لافکادیو:
دیده را فایده آن است که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۹:۴۵
.: مهتاب :.
ای نامه که میروی به سویش
از جانب من ببوس رویش
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۹:۵۴
🦉 شباهنگ
شبی که ماه مراد از افق شود طالع،
بود که پرتو نوری به بام ما افتد؟!
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۱۹:۵۹
.: مهتاب :.
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۲۰:۰۰
جناب منزوی
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند.
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۲۰:۰۲
.: مهتاب :.
@جناب منزوی: فک کنم تکراریه، ولی خب فرشته نیست ظاهرا و مشاعره هم طولانی شده، پس بیخیال. قبولش میکنیم:)
دوای درد عاشق را کسی کاو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیرِ درمانند درمانند
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۲۱:۴۶
🦉 شباهنگ
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمدهام تا تو بسوزانیام
آمدهام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانیام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
حرف بزن، حرف بزن، سالهاست
تشنهی یک صحبت طولانیام
محمدعلی بهمنی
ما عبث در سینه ی دریا نفس را سوختیم
گوهر مقصود در دامان ساحل بوده است
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
کاظم بهمنی
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۲۲:۵۸
فا رام
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۲۳:۰۹
🦉 شباهنگ
تو را که هر چه مرادست میرود از پیش
ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد
تو پادشاهی گر چشم پاسبان همه شب
به خواب درنرود پادشا چه غم دارد
+ سعدی
جمعه ۱۱ آبان ۹۷ , ۲۳:۳۱
فا رام
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۰:۵۵
فرشته ...
تو میروی و دل ز دست میرود
مرو که با تو هر چه هست میرود
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۲:۵۰
.: مهتاب :.
دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۲:۵۷
فرشته ...
تا که بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بیهم نفسی
تا که رفتیم همه یار شدند
خفتهایم و همه بیدار شدند
دیروز بر آن بود که بازم بنوازد
امروز بر آن نیست که دیروز بر آن بود
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۳:۵۴
فا رام
دیشب من و پروانه سُخن میگفتیم
گاه از گُل و گه ز شمعمیآشفتیم
شد صبح نه پروانه به جا ماند و نه من
گل نیز پر اَفشاند که ما هم رفتیم
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۴:۰۶
فرشته ...
من آن نیم که دل از مهر دوست بردارم
وگر ز کینهی دشمن به جان رسد کارم
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۵:۲۱
فا رام
من پریشانتر از آنم که تو مىپندارى
شده آیا ته یک شعر ترک بردارى...؟!
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۶:۳۶
.: مهتاب :.
یا برگرد یا آن دل را برگردان ، یا بنشین یا این آتش را بنشان
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۶:۳۷
فرشته ...
نازِ آن اندام نازت، نازم ای ناز آفرین
ناز داری، ناز کن، نازت بنازم نازنین
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۶:۵۱
فا رام
نرگس چشم توو حال پریشان دلم
همچو صیدی که اسیراست گرفتار دلم
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۶:۵۸
فرشته ...
من اگر نیکم وگر بد تو برو را خود را باش
هر کسی آن دِرُوَد عاقبت کار که کِشت
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۸:۰۸
آقای مُرَّدَد
تا مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام. "رهی معیری"
صرفا به این جهت که من هم تو این یکصد و هشتاد و خورده ای کامت، نقشی داشته باشم :D
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۸:۲۵
اجاره آپارتمان مبله در تهران
من آن مرغم که پرواز سرو کوی تو نتوانم
تو خود پرواز ده این مرغ بی بال و پر خود را
___________________________
اجاره آپارتمان مبله در تهران
https://eskanbama.com
اجاره آپارتمان مبله در تهران
https://eskanbama.com
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۸:۲۷
فرشته ...
الا ای پیر فرزانه، مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمانشکن دارم
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۸:۴۳
جناب منزوی
مگوی آن سخن کاندران سودنیست
کزین آتشت بهره جز دود نیست
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۱۸:۵۵
فا رام
تا نیمه چرا ای دوست!لاجرعه مرا سرکش
من فلسفه ای دارم یا خالی و یا لبریز
مگذار به طوفانم چون دانه به خاکم بخش
شاید که بهاری باز صور تو دمد برخیز
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیآدم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
_____
کیبورد احمق
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۲۱:۰۰
.: مهتاب :.
یعنی من عاشق این اجاره آپارتمان مبله شدم! اگه تهران بودم حتما میرفتم بهشون سر بزنم :دی
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۲۲:۲۴
فا رام
تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی
صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت
تا تو رفتی ز کنارم به نظرها خوارم
بشکند قیمت خاتم چو نگین برخیزد
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۲۲:۴۴
فرشته ...
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد
شنبه ۱۲ آبان ۹۷ , ۲۳:۱۲
فا رام
دلم یک شعر میخواهد، پریشان مثل گیسویت
که با این بادپاییزی، بیارد سویمنبویت
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۰۰:۰۲
اله سار
تباه کردم جوانی تا خوش کنم زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تباه کردم جوانی را
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۰:۱۹
فا رام
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۰:۲۵
🦉 شباهنگ
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۰:۳۹
فرشته ...
دلا بگریز از این خانه که دلگیر است و بیگانه
به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۰:۴۲
فا رام
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۱:۰۹
اله سار
شور عشقی کو که رسوای جهان سازد مرا
بی نیاز از نام و فارغ از نشان سازد مرا
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۱:۲۴
.: مهتاب :.
اینو امروز تو وبلاگ آقای فیشنگار دیدم بعد با خودم گفتم کاش بشه به حرف الف برسیم بتونم ازش استفاده کنم. الان اومدم اینجا دیدم رو الفه:))
افتاده به حوض دلم آن ماهی عشقت
فیروزهای و سرخ چه پیوند قشنگی
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۲:۳۲
فا رام
یک لحظه نگاهت به نگاهم گره انداخت
اینگونه جدا شد گره منطق و احساس
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۲:۳۵
فرشته ...
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۴:۱۰
فا رام
در این دنیای بی حاصل چرا مغرور میگردی
گر سلیمان گردی عاقبت به گور باز میگردی
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۴:۴۵
فرشته ...
یاد ایامی که روز و روزگاری داشتیم
سال نو میآمد و عید و بهاری داشتیم
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۵:۵۲
علی محمدرضائی
می روم، اما نمی پرسم ز خویش
ره کجا؟ منزل کجا؟ مقصود چیست؟
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۷:۰۷
🦉 شباهنگ
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
دست دعا برآرم و در گردن آرمت
+ حافظ
يكشنبه ۱۳ آبان ۹۷ , ۱۸:۱۸
یـک مـعــلّـم . .
با سلام و عرض ادب،
.
تـو را خبر ز دل بیقرار، باید و نیست،
غم تو هست، ولی غمگسار، باید و نیست
اسیر گریهی بیاختیار خویشتنم،
فغان که در کف من، اختیار، باید و نیست
چو شام غم، دلم اندوهگین، نباید و هست،
چو صبحدم، نفسم بیغبار، باید و نیست
مرا ز بادهی نوشین، نمیگشاید دل،
که مِی، به گرمی آغوش یار، باید و نیست
درون آتش از آنم که آتشین گل من،
تو را چو پارهی دل، در کنار، باید و نیست
به سرد مهری باد خزان، نباید و هست،
به فیض بخشی ابر بهار، باید و نیست ..
(رهی معیری)
دوشنبه ۱۴ آبان ۹۷ , ۱۳:۱۱
مردی بنام شقایق ...
توپ سفیدم قشنگی و نازی
حالا من میخوام برم به بازی
هِی ^_^
+
خدایی از آدم بچه دار انتظار نداشته باشین حتی شعرای خودشم یادش بیاد :)))
دوشنبه ۱۴ آبان ۹۷ , ۲۲:۱۶
Man Mobham
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
با صدایش آشنایم کرد و رفت
سه شنبه ۱۵ آبان ۹۷ , ۱۰:۲۸
فا رام
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید
که دوستان تو چندان که میکشی بیشند
سه شنبه ۱۵ آبان ۹۷ , ۱۱:۴۸
هلما ...
211؟! *__*
ایول استقبال.
باز کن پنجرهها را که نسیم
روز میلاد اقاقیها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!
همهی چلچلهها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیهی جشن اقاقیها را
گل به دامن کرده است!
باز کن پنجرهها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
هیچ یادت هست
توی تاریکی شبهای بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینهی گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
حالیا معجزهی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمنزار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچهی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقیها
جشن میگیرد!
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجرهها را
و بهاران را باور کن...
روز میلاد اقاقیها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!
همهی چلچلهها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیهی جشن اقاقیها را
گل به دامن کرده است!
باز کن پنجرهها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
هیچ یادت هست
توی تاریکی شبهای بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینهی گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
حالیا معجزهی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمنزار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچهی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقیها
جشن میگیرد!
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجرهها را
و بهاران را باور کن...
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آرشیو مطالب
-
مهر ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
مرداد ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
فروردين ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
بهمن ۱۴۰۲ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۲ ( ۲ )
-
تیر ۱۴۰۲ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱ )
-
فروردين ۱۴۰۲ ( ۳ )
-
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
بهمن ۱۴۰۱ ( ۲ )
-
دی ۱۴۰۱ ( ۲ )
-
آبان ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۱ ( ۲ )
-
مرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
خرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
فروردين ۱۴۰۱ ( ۲ )
-
اسفند ۱۴۰۰ ( ۵ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۴ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۳ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۶ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۵ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۵ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۵ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۸ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۴ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۸ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۶ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۴ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۱۵ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱۵ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۳ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۳ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۳ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۳ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
-
شهریور ۱۳۹۴ ( ۴ )
نویسندگان
پیوندها