دوشنبه ۱۸ مرداد ۰۰
دیشب نشستم روبروی صفحهی سفید اینجا و از روزی که گذرانده بودم نوشتم، مثل رفیق قدیمی که آدم سفرهی دلش را برایش پهن میکند، اواسط نوشتن خوابم برد، صبح هر چه که نوشته بودم پاک شد، حالا که بیشتر فکر میکنم چیز خوبی برای نوشتن هم نبود، اصلا چرا میخواستم بنویسم؟ نمیدانم، الان هم هر چه فکر میکنم باز چیزی به ذهنم نمیرسد!
گمانم امشب شبِ اول محرم است، راستش را بخواهید دلم برای محرم تنگ شده بود، برای نوای حسین، اصلا دلم برای خود حسین هم تنگ شده بود. در این روزهای پر غصه و سخت دنبال پناه بودم، خدا حسین را رساند. دلم میخواهد بنشینم زیر علم یا وسط هیئت و روضه و زار زار برای خودم گریه کنم. میگویم وسط هیئت و روضه چون میتوانی هر چقدر که دلت میخواهد گریه کنی و کسی هم نپرسد چرا، کسی هم خلوتت را بهم نریزد، نهایتش نگاه ازار دهنده و منزجر کنندهی چندنفریست که به چشم یک انسان پاک و مخلص و عاشق اباعبدالله نگاهت میکنند؛ راحت یک دل سیر گریه کردن نمیارزد به تحمل چند دقیقه نگاه زیر چشمی؟ نمیدانم، البته سالهاست که برای من نمیارزد، سالها بود که به جز عاشورا و تاسوعا هیچ مراسمی را شرکت نمیکردم، اما خب، حالا دلم برای همان دو روز هم تنگ شده است.
میبینید؟ حتی برای گریههای وسط روضهی محرم هم باید آه بکشیم، سهممان شده در خانه نشستن و چپاندن هندزفری در گوشهایمان، تشکیل یک هیئت تک نفره، چون جان مردم اولویت دارد، چون خدا نکند یک نفر را آلوده کنیم و سهمی در عذابش داشته باشیم.
حالا اینها را به خیلیها بگوییم میگویند بیایمان شدهاید، میگویند بساط هیئت اباعبدالله نباید جمع شود، میگویند مهمانی و پارتی و عروسی و مسافرت و ... میروید کرونا نبود، با هئیت کرونا آمد؟ نمیفهمند دیگر، حرف توی کلهیشان نمیرود، همانطور که ما نمیفهمیم از کدام مکتبی دین را آموختند که اینطور ... بگذریم.
فقط همین را بگویم، برادرم بیمار است، کرونا دارد، نفسش سخت بالا میآمد، با هربار سرفه و تنگی نفسش قلبم چند ثانیه از کار میافتاد، تمام تنم میلرزید، الان هم بیمارستان است، اوایل میگفت از کرونا نمیترسم، رعایت میکرد اما میگفت ترس ندارد، حالا پریشب استوری غمگین گذاشت، از همانهایی که قلب خواهرها را به آتش میکشد. القصه بخاطر خودتان، بخاطر عزیزانتان، بخاطر پدر و مادرتان، بخاطر مردم، بخاطر حسین، بخاطر هر چیزی که هنوز برایتان مهم است در خانههایتان بمانید، در عزاداریها شرکت نکنید، امسال هم مثل محرم سال پیش با موبایل و لپتاپ و ... عزاداری کنید.
والله قسم که اگر کسی در همین اجتماعات حسینی مبتلا شود، صاحب همین اجتماع روز محشر شاکی شماست.
! شاید پست سر و ته داری نشده باشد، راستش را بخواهید دلم به ویرایشش هم نمیرود، هر چیزی که در ذهنم بود را نوشتم، حالا کمی خالیتر شدهام فقط یک نکته مانده است :
!! برای بیماران خصوصا بیماران کرونایی دعا کنید، دعا اثر دارد.