هواتو کردم

خسته‌ام از این روزهای پوشالی ... میان این همه همهمه جای تو خالی


پاییز اومده!

آمدی؟ وه که چه مشتاق و پریشان بودم ...

میدونستی پاییز فقط با وجود فرشته هاست که شکل میگیره؟

منم نمیدونستم.

تولدت هم پاییز بود نه؟

 

 

 

 

پاییزت مبارک

 

نه این از اکتشافات جدید بود :))

نه، من زمستونم :)

ممنونم میرزا، پاییزتون پر از اتفاقات خوب :)

چشمت روشن فرشته :)) ^_^

ممنونم عزیزم ، دعا کن این شرجی هم دست از سرمون برداره :))

پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کند

با رنگ‌های تازه مرا آشنا کند

...

او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول‌ داده‌است به قولش وفا کند...

 

#بدیع

به‌به ، با صدای حجت اشرف‌زاده پلی شد توی ذهنم :)
پاییز که میشه من یاد این بیت می‌افتم :
پاییز من! عزیز غم‌انگیز برگ‌ریز
یک روز می‌رسم و تو را می‌بهارمت!

+ البته من پاییز رو بیشتر از بهار دوست دارم :)

منم عاشق پاییزم ...

در را بروی حضرت پاییز واکنید....

پس پاییزت مبارک :*

باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاکِ غمناکش
سازِ او باران، سرودش باد
جامه اش شولای عریانی‌ست
ور جز اینش جامه ای باید
بافته بس شعله ی زرتار پودش باد
گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد
باغبان و رهگذران نیست
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن
پادشاه فصلها ، پائیز

 

+ اومدم هرچی بنویسم از پاییز، بهتر از ماث نیافتم زیباتر سخن گفته باشد :)

شعرهای اخوان همه‌شون زیبان ولی زمستانش یه جور دیگه به دل می‌شینه، خصوصا اون مصرع "پادشاه فصل‌ها پاییز" :)
ممنونم:)

شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد

باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد

غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست

با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد


دوشنبه ۱ مهر ۹۸ , ۱۳:۵۵ آرزوهای نجیب (:

اصلاً باید سال نوی ما رو پاییز بذارند 😍😍

پاییز با تمام قشنگی‌ش ولی انرژی بهار رو نداره انگار، پاییز دل‌چسب‌تره اما بهار شوق تکاپوش بیشتره:)

+پاییز مبارک ^_^

یه مدت این دختر تو یه فضای بهاری تصویر پروفایل تلگرامم بود. :)

پاییزت قشنگ فرشته. :*

اره منم یه عالمه عکس ازش دارم :)

ممنونم عزیزم، پاییزت پر از اتفاق‌های شیرین :*

مهرت مبارک فرشته جانم

ممنون جانم ، پاییزت پر از مهر عزیزم :*

بعضیا زمستونی هستن، هدر وبلاگشون هم عکس بهاره، بعد می گن اخ جون پاییز اومد!!!

همینه دیگه، دولت که وضعش این باشه این افراد سودجو هم پیدا می شن!

 

:)

به‌به چه انسان فرهیخته‌ای، این یعنی تمام فصل‌های خدا رو دوست داره و بهشون اهمیت میده الا تابستون، که اونم عادیه ، اخه کی تابستون و گرما رو دوست داره؟ :))

پاییز اومده چی چی اورده؟!

:)

 

بارون، برف، انار؛ هوای خوب(که البته هنوز به ما نرسیده)، عصرهای قشنگ، برگ‌های زرد؟ هنوز بگم؟:))
پاییز رسید که دلتنگی روی برگها قدم بزند پاییز پادشاه فصلها
پاییز یعنی برگ‌های دلتنگِ زمین ...

خوش اومده!

اره خوش اومده :)

کاش زود سرررررد بشه

استخون سوز،خون تو رگ یخ بزنه

آب بینی به راه باشه دستمال کاغذیا یکی یکی کثیف شن و تبدار و داغ زیرپتو عصرا رو سر کنیم

اخ 

خوب شد رسید

 

الان تیکه انداختی به زمستون؟ دلت میاد اخه؟ :))
عصرهای پاییز رو برو تو کرمون قدم بزن و کیف کن دختر، از گرما خسته نشدی اخه؟:)

این تغییر فصل‌ها تو استان ما مثل اوناییه که دو تا تولد دارن یکی تو شناسنامه و یکی واقعی.

حالا گرچه توی تقویم پاییز شروع شده ولی تا اواسط آبان فکر نکنم ما چیزی از پاییز ببینیم :دی

آی گفتی، تابستون انگار تازه یادش افتاده که می‌تونسته گرم‌تر هم بشه:))

تابستون اینجوریه که عجله داره برای اومدن ولی خیلی حوصله داره برای نرفتن! مثل مهمونیه که آخر شب هی دلت میخواد زودتر بلند بشه بره تا استراحت کنی ولی اون تازه صحبتش گل انداخته :دی
ناامیدم نکن، من امید دارم به آخر مهر :))

ای روی دل آرایت مجموعه ی زیبایی

مجموع چه غم دارد از من که پریشانم..

سعدی

یاد زلفت کرده‌ایم و نام زلفت برده‌ایم
هم پریشان گشته‌ایم و هم پریشان گفته‌ایم!

عطار

نه به جان خودم

من عاشق سرما و یخ زدن و سرماخورگی های تبدارو جانکاهم

کاملا جدی گفتم

خوشحالم تابستون تموم شد

:|| عاشق سرماخوردگی ندیده بودم بخدا! :))
باور کن من تابستون هم سرما میخورم،مثل همین الان که دو هفته است سرفه میکنم :|

بیا بغلم که منم خوشحالم:) (هر چند تابستون ما تموم که نشده هیچ، تازه شرجیش زیاد هم شده :/ )

پاییز رو دوست ندارم 

دل گیره بی انرژیه خسته س زود خورشید میره خونه تاریک میشه :(

اصلا تو این مدت زندگی کردنم فهمیدم 6ماه اول ایده آل خودمم تقریبا ولی 6ماه بعدی سال به پایین درجه ی خودم میرسم :)))))

با عرض پوزش به تمامی دوست داران پاییز که زیادم هستن:))

بستگی داره چطور بگذرونیش؟برای منم خیلی وقت‌ها کسالت بار میگذره ولی دوستش دارم چون پشتش تجربه‌ی تابستونه ( البته پاییز منهای آذرش!) :)
واقعا ۶ ماه اول ؟ یعنی تابستون هم؟ مگه میشه؟ :|
 من از کل سال عاشق ۶ ماه آخرشم فقط ، حتی ۵ ماه اخرش :))
دارم سعی میکنم با ضربه‌ای که بهم زدی کنار بیام :دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
باز کن پنجره‌ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی‌ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است!

همه‌ی چلچله‌ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه‌ی جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده است!

باز کن پنجره‌ها را ای دوست!
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ‌ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟

هیچ یادت هست
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ی گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه‌ی باران را باور کن!
و سخاوت را در چشم چمن‌زار ببین!
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ی تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی‌ها
جشن می‌گیرد!

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره‌ها را
و بهاران را باور کن...
آرشیو مطالب
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan